دیوار کاربران


amir107
amir107
۱۳۹۳/۰۴/۰۸

به دلم نشستی ولی دو زانو !

معذب نباش

برو عقب قشنگ تکیه بده

پاهاتم دراز کن

این دل فقط جای توئه

تو را آرزو نخواهم کرد هیچ وقت

تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی

با دل خود ، نه با آرزوی من

0Arta
0Arta
۱۳۹۳/۰۴/۰۷

زندگی مثه ساعت شنی میمونه تا میای یکم طعم خوشیو بچشی برعکست میکنن مشکلا سرازیر شن روت !!

+5

hichkas3
hichkas3
۱۳۹۳/۰۴/۰۶

دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…

نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…

برای اینکه نگذارم آنها بیایند…

iman73
iman73
۱۳۹۳/۰۴/۰۵

+5


arash7492
arash7492
۱۳۹۳/۰۴/۰۵

یارو زبونش تو عابر بانک گیر کرده بود.بهش میگن چرا زبونت گیر کرده .میگه آخه بعد از اینکه کارتو وارد کردم گفت:لطفا زبان خود را وارد کنید
5+

↩ᄊªフ¡Ð☯
↩ᄊªフ¡Ð☯
۱۳۹۳/۰۴/۰۵

ما عاشق نیستیم...



ما عاشق ، ماجراهای ساده ی عاشقانه ایم…

╝◀+5
::::::::::::::::::::::::::::::::::::
✔ خاطره ..

http://www.hamkhone.ir/member/6095/blog/view/126590--/

arash7492
arash7492
۱۳۹۳/۰۴/۰۵

کاش یکی پیدا میشد که وقتی میدید گلوت ابر داره و چشمات بارون ،

به جای اینکه

بپرسه “چته ؟ چی شده ؟” ؛ بغلت کنه و بگه “گریه کن” …

arash7492
arash7492
۱۳۹۳/۰۴/۰۳

http://www.hamkhone.ir/member/22900/blog/view/126054--/

000aaa
000aaa
۱۳۹۳/۰۴/۰۲

سلامتی اون دختری که موقع عقد به جای اینکه بگه با اجازه بزرگترها
گفت با اجاره ی عشقم که نذاشتن بهش برسم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بعد چشمتون روز بد نبینه دوماد چنان کوبید تو صورتش که صدا آب هویج داد
عقدشم نکرد مادر شوهر خواهر شوهرشم گیساشو کندن چون جلو فامیل آبروشون رفته بود....
و اما بابای عروس با کمربند افتاد به جونش تا جایی که جا داشت زد سیاهو کبودش کرد
الانم طفلک ترشیده
هیچکسم نمیاد بگیرتش
باباشم نمیذاره از خونه بیرون بره
عشقشم الان دو تا بچه داره
زنشم خعلی دوس داره
نتیجه اخلاقی : درزمان عقد فقط از پدر و مادرخود اجازه بگیرید
با تشکر

ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۰۴/۰۲

از درد های کوچک است که آدم می نالد !
وقتی ضربه سهمگین باشد ، لال می شوی . . .
Mr_satan
+5