دیوار کاربران


tanhaa21
tanhaa21
۱۳۹۳/۰۳/۰۲

دیشب روباهی خودکشی کرد



حیله گری انسانها کلافه اش کرده بود....

seashell
seashell
۱۳۹۳/۰۳/۰۲

๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑ ๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑

بــــرای به دســــت آوردن یــــک دل ،

همــــانــــطور کــــه هستــــی بــــاش ...!

صــــداقــــت مــــوثــــرتــــریــــن تیــــری هستــــش

که بــــه قــــلبــــ هــــدف میشیــــنه ...

هــــدفت رو بــــا نقشــــه هــــای جــــور وا جــــور آلــــــــوده نکــــن .!

๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑ ๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑♥๑

hamidjoon319
hamidjoon319
۱۳۹۳/۰۳/۰۲

بوی گیسوی تو را نیمه شب آورد نسیم

تازه شد در دل من یاد رفیقان قدیم



><

hamidjoon319
hamidjoon319
۱۳۹۳/۰۳/۰۲

پیامی میزنم اینک برایت

به جبران پیام های زیادت

از آن بابت پیامی می فرستم

بدانی بنده هم هستم بیادت!



هستم به یادت ای دوست


LaMis
LaMis
۱۳۹۳/۰۳/۰۲

باران می آید

و کمی بعد ، آفتاب خواهد شد
به خیابان می روم

می گویند عشق

در همین ساعات ِ خوب به سراغ آدم می آید ...

+++++

سلام عزیزم

شبــــــــــت نــاز;

hamidjoon319
hamidjoon319
۱۳۹۳/۰۳/۰۲

روان پرور بود خرم بهاری
که گیری پای سروی دست یاری

و گر یاری ندارد لاله رخسار

بود یکسان به چشمت لاله و خار

چمن بی همنشین زندان جانست

صفای بوستان از دوستان است

غمی در سایه جانان نداری

و گر جانان نداری جان نداری

بهار عاشقان رخسار یار است

که هر جا نوگلی باشد بهار است



برای نوگل بهاری

hamidjoon319
hamidjoon319
۱۳۹۳/۰۳/۰۱

گاهی اوقات فکر کردن به بعضی ها.....

ناخود آگاه لبخندی را روی لبانت می نشاند...

چقدر زیباست این لبخند های بی گاه....

و چه دوست داشتنی اند این بعضی ها...
.
.
.


برای بعضی ها.....

hamidjoon319
hamidjoon319
۱۳۹۳/۰۳/۰۱

از صدای گذر آب چنان می فهمم


تندتر از آب روان عمر گران می گذرد

زندگی را نفسی است ارزش غم خوردن نیست

آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست.


๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۳/۰۳/۰۱

مادر قديم

گويند مرا چو زاد مادر
پستان به دهان گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره ي من
بيدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شيوه ي راه رفتن آموخت
يک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن اموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه ي گل شکفتن آموخت
پس هستي من ز هستي اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
-------------------------
مادر جديد

گويند مرا چو زاد مادر
روي کاناپه لميدن آموخت
شبها بر ماهواره تا صبح
بنشست و کليپ ديدن آموخت
بر چهره سبوس و ماست ماليد
تا شيوه ي خوشگليدن آموخت
بنمود تتو دو ابروي خويش
تا رسم کمان کشيدن آموخت
هر ماه برفت نزد جراح
آيين چروک چيدن آموخت
دستم بگرفت و برد بازار
همواره طلا خريدن آموخت
با قوم خودش هميشه پيوند
از قوم شوهر بريدن آموخت
آسوده نشست و با اس ام اس
جکهاي خفن چتيدن آموخت
چون سوخت غذاي ما شب و روز
از پيک مدد رسيدن آموخت
پاي تلفن دو ساعت و نيم
گل گفتن و گل شنيدن آموخت

hamidjoon319
hamidjoon319
۱۳۹۳/۰۳/۰۱

سعی کن در زندگی همانند درخت باشی

که اگر کسی بهت ضربه زد!

شکوفه بارونش کنی..



برای بهترین ها