دیوار کاربران


hasti45
hasti45
۱۳۹۳/۰۴/۱۶

چشم هایت حرف می زنند

و لب هایت پلک

کدام را ببینم؟

کدام را ببوسم؟

tandis
tandis
۱۳۹۳/۰۴/۱۵

ﺑﻌـــــﻀﯽ ﭼﯿــــﺰﺍ ﺭﻭ ﺁﺩﻡ ﺑﺎﯾـــﺪ ﺑﻪ ﮐـــــﺴﯽ ﺑﺪﻩ ﮐ ـــــــــــــــــــﻪ
ﻻﯾﻘﺸ ــــــــــــﻪ
ﻧــــــﻪ " ﻃﺎﻟﺒـــــﺶ !
ﻣثــــــل
ﻋِشــــــــــــــــــﻖ
ﻣثــــــل ﺍﺣﺘِــــــــــــــــﺮﺍﻡ"

CR7777777
CR7777777
۱۳۹۳/۰۴/۱۴

با سلام خدمت شما دوست گرامي
خوشحال ميشم اگر عطر دل انگيزه حضورتون رو در اين بلاگ حس کن
و همچنين اگر نظري در موردش داشتين رو با ما به اشتراک بزارين
http://www.hamkhone.ir/member/29649/blog/view/128522/
عجایب ایران 1

manimah
manimah
۱۳۹۳/۰۴/۱۳

هی تو اشتباه متوجه شدی...

گفته بودم لب تر کنی برات میمیرم...

اما نه به قیمت اینکه...

لبانت را با دیگری تر کنی...!!!

miladsj
miladsj
۱۳۹۳/۰۴/۱۳

ی دخترعمو 5 ساله دارم عروسک خریدن براش شناسنامه درست کرده

تو قسمت اسم مادرم نام خودشو نوشته بش میگم :

ب امید خدا بابا ک دیگه نداره نه؟!

با تحقیر زل زده تو چشام میگه مطمینی دانشجویی؟ بی بابا؟

پس من این توله سگو از کجا اوردم! بهزیستی :/ حنا دختری در مزرعه :/!....
+5

hasti45
hasti45
۱۳۹۳/۰۴/۱۳

خداوندا
از پاداش، معافم کن
از بخشش، نا امیدم کن
از بهشت، مایوسم کن
تا هرچه می کنم به سودای انعام تو نباشد . . .

tandis
tandis
۱۳۹۳/۰۴/۱۲

ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺗﻮﺟﯿﺐ ﻟﺒﺎﺳﺖ ﭘﻮﻝ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ،
ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﯾﻪ ﻣﻮﺯﯾﮑﯽ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ
ﺩﻧﺒﺎﻟﺸﯽ ُ ﻫﯿﭻ ﺍﺳﻤﯽ ﺍﺯﺵ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ ﺭﻭ
ﯾﻬﻮ ﯾﺠﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ، ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻥ
ﺍﺯﺕ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺗﻮ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺭﺩ ﺑﺸﯽ
ﺑﺸﻨﻮﯼ، ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺨﻨﺪﯼ ُُ ﺑﺨﻨﺪﯼ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﺕ ﺍﺷﮏ ﺑﯿﺎﺩ ُ ، ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﯾﻪ ﺑﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺧﻮﺏ
ﺩﺍﺭﯼ ﯾﺠﺎ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻣﺖ ﺑﺨﻮﺭﻩ، ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﻭﻗﺘﯽ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﺳﺮﺗﻮ ﺑﯿﺎﺭﯼ ﺑﺎﻻ
ﺑﺒﯿﻨﯽ ﯾﮑﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺍﺭﻩ ﺧﯿﻠﯽ
ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺣﺲ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺿﺎﯾﺖ
ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ، ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ
ﮐﻮﭼﯿﮑﻪ ﻭﻟﯽ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﯼ ﺣﺎﻻﺣﺎﻻﻫﺎ
ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺶ ﯾﺎ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﯿﻮﻓﺘﻪ ﺭﻭ ﺑﺪﺳﺖ
ﺑﯿﺎﺭﯼ .
ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎ ﮐﻮﭼﯿﮑﻦ ﻭﻟﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﻟﺬﺕ ﺑﺨﺸﻦ

hasti45
hasti45
۱۳۹۳/۰۴/۱۱

فانوس شب وداع ، با هر سوسو / می گفت که آن کوچه ی رویایی کو

او بود و کمی شعر و هوایی ابری / امروز نه ابریست ، نه شعریست ، نه او !

hasti45
hasti45
۱۳۹۳/۰۴/۱۱

من دلم مي‌خواهد
خانه‌اي داشته باشم پر دوست،
کنج هر ديوارش
دوست‌هايم بنشينند آرام
گل بگو گل بشنو...؛

هر کسي مي‌خواهد
وارد خانه پر عشق و صفايم گردد
يک سبد بوي گل سرخ
به من هديه کند.

شرط وارد گشتن
شست و شوي دل‌هاست
شرط آن داشتن
يک دل بي رنگ و رياست...

بر درش برگ گلي مي‌کوبم
روي آن با قلم سبز بهار
مي‌نويسم اي يار
خانه‌ي ما اينجاست

تا که سهراب نپرسد ديگر
" خانه دوست کجاست؟ "

(( فريدون مشيري ))

takpaar
takpaar
۱۳۹۳/۰۴/۱۱

+5