نه خیلی کارم درسته
نه خیلی آدمم
نه خیلی مسجدیم
نه خیلی از دین چیزی سرم میشه
ولی دو چیز رو همیشه تو گوشم خوندن
1) عاشق حسین باش
2) تو راه علی باش #

+5

وقتی زن میگوید : دلم برایت تنگ شده ، یعنی دوستت دارد . . .
جمله ”دلم برات تنگ شده ” برای زن عمیق تر از تمام اقیانوس ها ست .
فهمیدن زن سخت نیست ، فقط باید صدای ضربان قلبش را شنید . . . !
که عاشقانه می تپد ، نه بی دلیل . . . !

+5

کیه که آخر دیوونگیه واسه چشمات
کیه که جز من می میره واسه لحن خنده هات
کی برات قصه میگه شبا که خوابت نمی ره
کی پا به پات میاد وقتی که بارون میگیره
کیه که وقتی تشنته تو ابرا بلوا میکنه
اگه یه جرعه آب بخوای کویر و دریا می کنه
اون منم...
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم
هنوزم خیس میشه چشمام
وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره...
کاشکی برگرده دوباره.

شهـــامــت واراده مــی خواهــد …

ســـــرد بــاشــی …

و گــرم لبخنــد بزنـــی ..!

سلامتی اون دختری که موقع عقد

به جای اينکه بگه با اجازه بزرگترها گفت

با اجازه ی عشقم که نذاشتن بهش برسم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بعد چشمتون روز بد نبينه دوماد چنان کوبيد تو صورتش

که صدا آب هويج داد عقدشم نکرد

مادر شوهر خواهر شوهرشم گيساشو کندن

چون جلو فاميلا آبروشون رفته بود

و اما بابای عروس!!!

با کمربند افتاد به جونش تا جايی که جا داشت زد

سياهو کبودش کرد.!

الانم طفلک ترشيده هيچکسم نمياد بگيرش

باباشم نميذاره از خونه بره بيرون

عشقشم الان دوتا بچه داره زنشم خعلی دوس داره..!!!!

نتيجه ی اخلاقی:

در زمان عقد از پدر و مادر خويش اجازه بگيريد...!l

باتشکر!!!

یکی از بدترین اتفاقات دوران بچگی این بود که میخوابیدی وسط حال
و وقتی که چشماتو باز میکردی میدیدی یه عالمه مهمون دورت نشستن
لامصب مگه میشد آدم از خواب بلند شه !
من که همیشه خودمو تا ۳ساعت میزدم به خواب!

سلام دوستان روزتون بخير و شادي

http://www.hamkhone.ir/member/39082/blog/view/134240--/

دخترا امروزی فقط تووووو دوران دوستی میگن هرچی آقامون بگه
همین که عقدشون کنی دیگه خدارو بندگی نمیکنن چه برسه آقاشون

+5

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
http://www.hamkhone.ir/member/22900/blog/view/135055/
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
خدایا.

ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ

ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﺗﺎﺭﯾﮏ ، ﺩﯾﺪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﺮﻭﺵ ﻣﯿﺎﺩ،

ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯿﺶ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺵ ﻧﺮﻓﺖ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﭘﺨﺨﺨﺨﺦ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺳﻪ ﻣﺘﺮ ﺭﻓﺖ ﺭﻭ ﻫﻮﺍ ﺑﻌﺪﺵ ﺩﺭ ﺟﺎ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩ !!

ﻭﺍﻻ ﺑﺨﺪﺍ ﺍﺻﻦ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﭘﺮﺳﻪ ﺑﺰﻧﻪ