بلاگ كاربران


  • آرزوهای بزرگ یک زن

  • روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است. قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت : "متشکرم" ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشته باشی شوهرت ۱۰ برابر آن را میگیرد زن گفت : اشکال ندارد زن برای اولین آرزویش میخواست که زیباترین زن …
  • شوق زندگی

  • بالا و پایین پریدنماز شوق زندگی نیست!!!ماهی روی خاکچه میکند؟   وقتي مثل من زياد بخندي هيچ كس غمتو جــــدي نـــمــيــگــيــره