دیوار کاربران


bf66
bf66
۱۳۹۳/۰۲/۲۳

کاش می دیدم چیست

آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست

آه وقتی که تو لبخند نگاهت را

می تابانی

بال مژگان بلندت را

می خوابانی

آه وقتی که تو چشمانت

آن جام لبالب از جان دارو را

سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی

موج موسیقی عشق

از دلم می گذرد

روح گلرنگ شراب

در تنم می گردد

دست ویران گر شوق

پر پرم می کند، ای غنچه رنگین پر پر....

من، در آن لحظه كه چشم تو به من می نگرد

برگ خشكيده ايمان را

در پنجه باد ،

رقص شيطانی خواهش را،

در آتش سبز !

نور پنهانی بخشش را، در چشمه مهر !

اهتزاز ابديت را می بينم !!

بيش از اين، سوی نگاهت، نتوانم نگريست !

اهتزاز ابديت را يارای تماشايم نيست !

كاش می گفتی چيست؟

آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاريست

esmaiel
esmaiel
۱۳۹۳/۰۲/۰۱

وقتي يک دختر حرفي نميزند
ميليونها فکر در سرش مي گذرد

وقتي يک دختربحث نميکند
عميقا مشغول فکر کردن است

وقتي يک دختربا چشماني پر از سوال به تو نگاه ميکند
يعني نميداند تو تا چند وقت ديگر با او خواهي بود

وقتي يک دختر بعد از چند لحظه در جواب احوالپرسي تو مي گويد:خوبم
يعني اصلا حال خوبي ندارد

وقتي يک دختر به تو خيره مي شود
شگفت زده شده که به چه دليل دروغ مي گويي

وقتي يک دختر سرش را روي سينه تو مي گذارد
آرزو ميکند براي هميشه مال او باشي

وقتي يک دختر هر روز به تو زنگ مي زند
توجه تو را طلب مي کند

وقتي يک دختر هر روز براي تو[اس ام اس ]مي فرستد
يعني ميخواهد تو اقلا يک بار جوابش را بدهي

وقتي يک دختر به تو مي گويد دوستت دارم
يعني واقعا دوستت دارد

وقتي يک دختر اعتراف مي کند که بدون تونميتواند زندگي کند
يعني تصميم گرفته که تو تمام اينده اش باشي

وقتي يک دختر مي گويد دلش برايت تنگ شده
هيچ کسي در دنيا بيشتر از او دلتنگ تو نيست

esmaiel
esmaiel
۱۳۹۳/۰۱/۲۷

دور باش امانزدیک!من از نزدیک بودن های دورمیترسم....

esmaiel
esmaiel
۱۳۹۳/۰۱/۲۷

دور باش امانزدیک!من از نزدیک بودن های دورمیترسم....

farid2218
farid2218
۱۳۹۳/۰۱/۲۴

چه خوش بود خاطرات کودکیم
آن روزها که همش رویا به سر داشتم، همش خوش بودمو خندان، بازیگوشی می کردم، گریه هایم بر سر اسباب بازیو زمین خوردن هایم بود چون از بس به این سو و آن سو می دویدم.
چه خوش بود، خاطرات قدیمم، آن روزها که تنها دغدغه ام خوشی بود...
شاید تنها، دلیلش ندانستن بود، نفهمیدن.
نمیدانستم و فقط شاد بودم، نمی دانستمو فقط می خندیدنم...

farid2218
farid2218
۱۳۹۳/۰۱/۲۴

گاهی جریان زندگی، آنقدر سخت می شود که کار از توکل کردن به خدا و کمک خواستن از او می گذرد...
گاهی زمان، آنقدر سخت می گذرد، که نه دلداری، دردی را دوا می کند و نه صبر...
گاهی آنقدر تنها میشوی که حرف های دیگران، برایت پوچ و مبهم می شود...
گاهی فکر می کنی مخصوصا در بازی زمانه گرفتار شدی، طوری که دیگر راه گریزی نیست...

farid2218
farid2218
۱۳۹۳/۰۱/۲۲

زندگی یعنی دیدن لبخند عزیزانی که دوستشان داریم.
زندگی یعنی شادی های بی دلیل و خنده های از ته دل.
زندگی یعنی خاطره های یواشکی که ثانیه ها لبخند را بر لبانمان جاری می سازد.
زندگی یعنی صدای قهقه کودکان،
یعنی دیدن طلوع هر صبح خورشید...
زندگی یعنی آرامش یعنی سادگی...
زندگی،
یعنی چای تازه دم مادر.
5+

esmaiel
esmaiel
۱۳۹۳/۰۱/۲۱

خورشیدبهم گفت:چراوقتی عزیزت پیام نمیده فراموشش نمیکنی؟ گفتم مگه وقتی توغروب میکنی آسمون فراموشت میکنه! حالا شما بگو میتونیم کسی رو که خبری از دوستا نمیگیره فراموشش کنیم

amir107
amir107
۱۳۹۳/۰۱/۲۰

هیس …

حواس تنهایی ام را با خاطرات باتو بودن پرت کرده ام

بگو کسی حرفی نزند

بگذار لحظه ای آرام بگیرم

ﻫﺮ ﺁﺩمی ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻭﺩ . . .

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ

ﯾﮏ جایی

به ﯾﮏ ﻫﻮﺍﯾﯽ

ﺑﺮمبگردد !

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﺴﺖ !

ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺧﺎﻃﺮﻩ !

Kaveh33
Kaveh33
۱۳۹۳/۰۱/۱۵

.حضرت علی (ع ) فرمود: ارزش سکوت و ارزش تنهایی خودت را بدان و همواره زمانی حرف بزن ؛که ارزش حرفت بیش از ارزش سکوتت باشد و زمانی دوست انتخاب کن ؛ که ارزش دوستت بیش از تنهاییت باشد .