بلاگ كاربران


بچه هاي خيابوني همونايي نيستن که هر روز بي تفاوت

 از کنارشون رد ميشيم و شب در وبلاگ براشون غصه ميخوريم؟
دی شیخ با چراغ همی‌ گشت گرد شهر


اگر دستم رسد بر چرخ گردون

از او پرسم که این چین است و آن چون
یکی را داده ای صد ناز و نعمت
یکی را نان جو آغشته در خون

کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست...

 می توانی مکه و مدینه و سوریه برای زیارت نروی

 و بروی زاغه نشین های کنار شهرت

 و برای مردمت یک پیامبر آرامش یا خدای مهربانی باشی...

 کاش می دانستی که تو خودت برای خیلی از آدم ها خدایی

 که منتظرش هستند تا امشب بچه هاشان گرسنه به خواب نروند...


کاش می فهمیدی
 

 

 

 

اهل کجا بودنت مهم نیست

اهل و بجا بودنت مهمه،

منطقه زندگیت مهم نیست

منطق زندگیت مهمه ...

تابلو نقاش را ثروتمند کرد.

شعر شاعر به چند زبان ترجمه شد.

کارگردان جایزه ها را درو کرد...


و هنوز سر همان چهار راه واکس میزند کودکی که بهترین سوژه بود...

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


amitis_love
ارسال پاسخ
nazi1994
ارسال پاسخ

Man k hanoz rozi begiram a babam,hala'm make soryam koja bod/he..hehe
vali na!khodaish a'li bod

20tannaz
ارسال پاسخ

مرسی از یاد اوری ولی کاش میشد همه اینها فقط خوابی بیش نبود
عجـــــــــب طعـــم گسی دارد ..

دروغ هـــــــــایت

وقتـــــــــــی ..

به خورد گوش هــــــــــــایم میرود

تمام ذهنـــم را جــــــمـــع می کنـــد .. !!!