بلاگ كاربران


  • آنم آرزوست

  • ولله که شهر بی تو مرا حبس می شود   آوارگی کوه بیابانم آرزوست   زین همرهان سست عناصر دلم گرفت   شیر خدا و رستم دستانم آرزوست    زین خلق پر شکایت گریان شدم ملول  آن های و هوی رستم دستانم آرزوست  
  • روزه سکوت

  • مدتها دلم روزه سکوت گرفته بود و از عطش لبانش خشکیده بود در تابش سهمگین تزویر و ریا یک لحظه سکوت تو باران بود  
  • زمان ایستاده است

  • بدون تو تیک تاک عقربه های ساعت، تاپ تاپ تپش تند قلبم، و غروب های مکرر  خورشید.... دیگر هیچکدام نشانی از گذر زمان نیست.... من جا مانده ام در ایستگاه آخرین دیدار و قطار زمان گذر کرده است اینجا زمان بی تو، ایستاده است  
  • فراموشی

  • وقتی مرد شدی که بتونی فراموش کنی چیزایی رو که باید فراموش کنی.
  • چقدر می ارزی؟

  • فرض کن دفاع آخر یه تیم فوتبالی. تو ثانیه های آخر بازی فینال مهاجم حریف ازت رد شده و تو هم پشت سرشی. الانه که شوت کنه اگه گل بشه باختتون حتمیه. چاره فقط تکل از پشته. یعنی باید شرافت ورزشیت رو بدی تکل از پشت بزنی و  قهرمانی رو بگیری. حالا چیکار میکنی؟ شرافت فوتبالیت رو به قیمت قهرمانی میفروشی؟ البنه بگذریم از بغضیا که رو پای یار خودی هم تکل میرن!  …
  • جفت های همیشگی

  • یه سری چیزا تو دنیا هستند که اصولا جفتن. یعنی تکیش نیست. یا جفتش هست یا هیچ کدومش نیست. یه خورده فکر کن .... من یکیش رو میگم. مثلا قطب های آهن ربا. کی تا حالا آهن ربای تک قطب دیده. هر کی دیده بگه. آهن ربا رو بشکنی، بسوزونی، خورد کنی یا هر بلای دیگه ، هیچ وقت تک قطب نمیشه. این جفت بودنا خیلی مهمه!! فکر کن اگه بدونی چیا با هم جفتن، چقدر خوب میشه؟؟ اون موقع تو خواستنات یا نخواستنات بهتر تصمیم میگیری.…
  • غریبه

  • یه وقتی اینقدر غریبی که اگه راست بگی همه فکر می کنند داری دروغ میگی. 
  • شهر صورتک ها

  • فکر کنید تو یه دانشگاه بگن هرکی کتاب بیشتر داشت نمرش بالاتره و یعنی با سواد تره. همه میشن انبار کتاب و تهی از علم. حکایت شهر ما شده  حکایت این دانشگاه که هر کی ابزار کسب درستی و شخصیت رو بیشتر جمع کرد یعنی با شخصیت تره. این جوریه که شهر ما شده انبار صورت های زیبا و سیرت های زشت.  …
  • بعضی آدم ها، بعضی رفتارها

  • بعضی از آدم ها رو اصلا نمیتونم درک کنم. یه دسته از اینها آدماییند که تو خیابون ترافیک، از پشت ماشینشون رو می چسبونند به ماشین جلویی و مدام بوق و چراغ که تو برو کنار که من بیام جات. یعنی منظورشون اینه که من مهمتر از توام. باید بیام جات. در حالی که هیچ اولویتی نسبت به جلویی ندارند. این فقط یکی از بروزهای رفتاری این نوع آدم هاست. بقیه اش رو شما حتما دیدید، تو محله، خانواده، مدرسه، محل کار و .... . هم…