دیوار کاربران


hadi20najafi
hadi20najafi
۱۳۹۲/۱۱/۲۹

عشق چیز مردانه ایست
گاهی لخت توی خانه میگردد
گاهی روی تختت میخوابد
و گاهی که میخواهی،
روی شانه های ارضا شده اش گریه کنی،
رفــتــه اســت . . .

alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۱۱/۲۶

یکنفر در هـمین نزدیکــی ها

چــیزی

به وسعت یک زنــدگی برایت جا گذاشته است

خیالـــت راحت باشد

آرام چشمهایت را ببــند

یکنفر برای همه نگرانـــــی هایت بیــدار است

یکنفر که از همه زیبایی های دنیــا

تـنهـا تـــو را بـــــاور دارد ...

...........

بلاگ جدیدم : ﺑـَﻌﻀـﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﻋﯿﻦ ﺑـﺎﺭﻭﻥ ﻣـﯽ ﻣـﻮﻧﻦ…

http://www.hamkhone.ir/member/592/blog/view/86886/

خوشحال میشم عطر خوشبوی دوستان رو در این بلاگ هم استشمام بکنم ، مرسی

amir888
amir888
۱۳۹۲/۱۱/۲۶

valentine

v victor of love

a adoring u

l love u

e every thing 4u

n need u

t thinking of u

i i miss u

n nothing but u

Hidden78
Hidden78
۱۳۹۲/۱۱/۲۶

+5

Hidden78
Hidden78
۱۳۹۲/۱۱/۲۶

+5

Hidden78
Hidden78
۱۳۹۲/۱۱/۲۶

یه دختر تو دانشگاه از یکی از دوستام پرسید:
اگه سر فلش مموری روش نباشه ویروسی میشه؟
 O. oدوستم با خونسردی جواب داد:
ویروسی که نمیشه ولی امکان داره اطلاعاتش بیرون بریزه!!!!

hadi20najafi
hadi20najafi
۱۳۹۲/۱۱/۲۵

*دلم کمی غصه خوردن می خواهد*

*دلم کمی تنهایی می خواهد*

*دلم کمی بغض می خواهد ... و ... آه*

*چه کنم جز اینها راه دیگری برای تسکین دردهایم نمانده*

*وای به روزی که اینها نباشند*

*... آنوقت*

*...*

*با کدام نشانه ... تو ... را در دل نگه دارم*

mehdi1000
mehdi1000
۱۳۹۲/۱۱/۲۵

لبهایم که تشنه و دلتنگ می شوند باران را می بوسم
من این جا زیر بارانم،
وقتی که بسیار از تو دورم و تو را می خواهم
باران را می بوسم؛ او تو را قطره قطره در من فرو می ریزد
خاطرت باشد ؛ ما هر دو زیر یک آسمان زندگی می کنیم
در دو سوی باران ها من به تو و بوسه و باران ایمان دارم
و قاصدک ها به تو خواهند گفت که دوستت دارم !
زندگی شاید همین فاصلۀ خیس ِ بارانیست
که تو را به من پیوند می زند . . .

tanha19
tanha19
۱۳۹۲/۱۱/۲۳

الزايمر ميتواند بهترين بيماري دنيا باشد تا لحظه لحظه به يادش نيفتي كه ...........
.
.
.
..
..
.
.
دوستش داري

Scarschild
Scarschild
۱۳۹۲/۱۱/۲۳

وقتی نباشی ... پستچی یک بسته غم می آورد

تصـــــویـری از آینــــده با طـــرحِ عَــــــدَم می آورد

عمری به رسمِ عاشقـی در گـل نظـــر کردم ولی

گل با تمــــامِ خوشگـلی پیــشِ تو کـــم مـی آورد

حتـــی رقـــابت بیــنِ تــو با گــل اگـــر برپـــا شود

بلـبل بــه نفــعِ خوبیـَت صـــدها قســـم می آورد

من تـازگی فهـمیـــده ام بی مهـــــربانی هـایِ تو

حتــی درختِ ســرو هـم از غصـه خــــم می آورد

لــــرزیدنِ قلــــــبم بــرایِ فکـــــرِ تنهـــا رفـتنــــت

مــن را به یـــادِ فــاجعـــه در شهــر بـَم مـی اورد

من خواب دیدم نیستـی ، وَ غم به قصدِ مـرگِ من

یک قهــوه یِ قاجــــار با مخـلوطِ سـَـــم می آورد

جادویِ من در شـاعـری تنهــا نوشتـن بود و بـس

حـس تو صـــــدهـا شعـــر بـر لـوح و قلم می آورد

+++++5+++++