دیوار کاربران


sinainna
sinainna
۱۳۹۵/۰۱/۱۳

گاهی شبیه اشکی و گاهی کبوتری
بغضی که می نشینی و پلکی که می پری

ای نامه ای که زود به دستم نمی رسی
تو هر چه سر به مُهرتری، خواندنی تری

تو کیستی که نام تو را تاک بر لبش
آورد و داد این همه انگور عسکری

آمد بهار و باز تو در راه مانده ای
آمد بهار دیگر و تقویم دیگری

سیبی که تا رسیدن تو صبر می کنم
هر قدر دیر هم برسی، باز نوبری

دامن گرفته است جهان تابش تو را
یک کهکشان و دامن این قدر مشتری؟!

ای فصل ناگزیر! به تقویم ها بگو:
از دست روزها چقَدَر آن طرف تری؟!

ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۴/۱۰/۰۲

+5

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۱

غریبه بود اشنا شد

عادت شد

عشق شد

هستی شد

روزگار شد

خسته شد

بی وفا شد

دور شد

بیگانه شد

فراموش نشد

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۴/۰۹/۱۱

خاطره یعنی
کشف کوچه هایی که نمیدانیم به کجا میرسند
و دلتنگی یعنی
گز کردن کوچه های آشنا بی تو!!!!
بهشت یعنی آن ناکجا
و
جهنم یعنی این آشنا.....

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۱

اگر یار مرا دیدی به خلوت

بگو ای بی وفا ای بی مروت

غمم دادی و غم خوارم نکردی

سر و کارت به فردای قیامت

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۱

عاشقی یعنی تو منتظر و اون بیخیال

عاشقی یعنی سکوت در دهان

عاشقی یعنی گریستن در خفا

عاشقی یعنی منو اون بی وفا

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۱

به هرکس دل سپردم بی وفا شد

چون پابندش شدم از من جدا شد

نمیدانم از اول بی وفا بود

یا که من نازش را کشیدم بی وفا شد

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۱۱

گناهم باور این روزگار بود

فریبی را که خوردم بی گناه بود

ولی جرم من از دست دلم بود

که هرجا پا گذاشتم بی وفا بود

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۳

خداوند برای ما نیکی و شادی را پسندیده است این ماییک که از میان هزاران شادی به دنبال حاشیه غمگین شادی ها می رویم

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۹/۰۳

اشتباه فرشتگان

درويشي به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود .

پس از اندك زماني داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد : جاسوس مي فرستيد به جهنم!؟

از روزي كه اين ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنميان را هدايت مي كند و....

حال سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين چنين است: با چنان عشقي زندگي كن كه حتي بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند