دیوار کاربران


FCbarcelona
FCbarcelona
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

آغاز شام تار و عذاب همیشه گی

تحلیل دل حساب و کتاب همیشه گی

یک روز پر مخاطره با انتظار محض

مشقی است بهر دل به حساب همیشه گی

چشم انتظار یار نشستن غنیمتی است

تا انتظار دیدن خواب همیشه گی

این انتظار هم به سرانجام می رسد

با یک سلام خشک وشتاب همیشه گی

گرمای اشک را به تماشا نشسته ای

خاموش وسرد پشت نقاب همیشه گی

امروز هم گذشت بسان گذشته ها

با موج التماس وجواب همیشه گی

ناگفته ها دوباره تلنبار می شوند

با نقشه های نقش بر آب همیشه گی

شش سال می شود که نروئیده بر لبم

احساس سبز وخنده ناب همیشه گی

نفرین به عشق پاک که زائیده ای نداشت

جز رنج بی حساب وعذاب همیشه گی

FCbarcelona
FCbarcelona
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

خودتو جا من گذاشتی ؟
هیچ موقع دوستم نداشتی
اگه جای من می بودی
طعم دوری می چشیدی
می فهمیدی چی میگم
همش از دوریت میگم
نمی خوام باتو بمونم
نمی خوام ازت بخونم
تو وجودم عشق و کشتی
تو اصلا احساس نداشتی
میدونی ک عشق و کشتن
واسش ارزشی نذاشتن
خوب تو ام اینطوری بودی
دیگه بهترین نبودی
واسم ارزشی نداشتی
روی شونش سر میذاشتی
دیگه بسه هرچی گفتم
دیگه بسه غم و غصم

FCbarcelona
FCbarcelona
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

خیلی ممنون انقد آسون منو داغون کردی

واسه احساسی که داشتم دلمو خون کردی

تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی

منو به محبت دو روزه مهمون کردی

همه عالم می دونستن که بری میمیرم

اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی

خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم

خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم

من حواسم به تو بود و تو دلت سر به هوا

با همین سر به هواییت منو ویرون کردی

من که با نگاه شیرین تو فرهاد شدم

مگه این کافی نبود که منو مجنون کردی؟

همه عالم می دونستن که بری میمیرم

اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی

خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم

خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم

FCbarcelona
FCbarcelona
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

بمن نگو که دور شدی نگو من سنگه صبور تو کور شدی
می دونم من نبودم عادت شده دل تو با بقیه راحت شده
میشکنی این دل و راحت میگذری وقتی که عاشق شدم جا میزنی
باشه خوب یه روز به حرفم میرسی اون موقع منت من رو میکشی
دیگه جا نداری تو کنج دلم از گناهت خیلی ساده میگذرم
اما رسم ما جداست از سرنوشت سرنوشت برای من خوب ننوشت
میدونم سخته شکستن دلی اما تو دل رو چه راحت میشکنی
میشکنی برات مهم نیست چی میشه این دل سنگه تو آخر بگو نصیبه کی میشه
نکشیدی درد عشق و نمیفهمی چی میگم تو میخندی من که میگم بیخیال باش گلم

FCbarcelona
FCbarcelona
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

ندیدم من حقیقت در دو چشمت

نداری تو شرف در روح و جسمت

نشد یادت رود از دل روانه

نشد باور تورا در این زمانه

تو گویی من دروغم راست نیستم

کمی ابری شدم و صاف نیستم

ولی کن تو ندیی حال زارم

بکردی بی دلیل هر دم تو خارم

منم غوغا کنم امشب برایت

زنم از نی نوایی چون روایت

نبودی تو دگر آن یاره شیرین

نگو عشقم کجایی یاره دیرین

همین روزا دگر ترکت کنم من

تو را از زندگی حذفت کنم من

نریز اشکی دگر باور ندارم

به تنهایی سر بالین گذارم

بس است این نامه ای اهل خیانت

شدم تنها ولی کن دیگه راحت

FCbarcelona
FCbarcelona
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

دلم غم داره امشب بی حکایت

ندارم اهل دل امشب شکایت

دلم خونه نبین لبهای خندون

یکم درد باش نمی خوام دیگه درمون

شکستم مٍی زدم از درد دوری

ندیدی حالمو خیلی صبوری

نمیگم عاشقم یا که دیونم

فقط میگم که قدرتو میدونم

نگو حالت خرابه زاره زاره

دیگه چشمام ضعیفه تاره تاره

نمیبینم تورو دستم گرفتی

کجای تو چرا ماتم گرفتی

نبودی توی این روزا کنارم

نگو پس تو بودی تک ستارم

نیا دیره تمومه قصه ی من

تو نشنیده بگیر این حرفای من

FCbarcelona
FCbarcelona
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

نه می تواند به دعوت آسمان پاسخ مثبت دهد
و نه می تواند همراه باد گشتی بزند
نمی تواند چشم به چشم دشت و دریا بدوزد
و حتی نمی تواند چشمه ای را پابند کند
جنگل از دامان او بالاتر نمی آید
و برفها
برفها هم آنقدر سردند
که هیچکس عاشقشان نمی شود …
سنگها اما
سنگها از کوه می کنند
و در مسیر رود
کم کم عاشق می شوند .

FCbarcelona
FCbarcelona
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

به عشق پاک تو سوگند می خورم آری

که بی تو می گذرد لحظه ها به دشواری

چقدر خسته و بی روح و زرد می گذرند

به پیش چشم من این روزهای تکراری

ببین چگونه زمین گیر گشته ام بی تو

ز بس می وزد از هر طرف گرفتاری

اسیر تیره شب بی پناهی و دردم

بدون تو منم و این کویر بیزار ی

بیا مرا به نسیم تبسمی دریاب

تویی که از گل و عطر بهار سرشاری

تمام باغ دلم پر شکوفه خواهد شد

اگر که سبز نگاهت مرا کند یاری

تو شاه بیت غزلهای ناب من هستی

و صادقانه بگویم قسم به چشمانت

هنوز هم به امید تو زنده ام اری

FCbarcelona
FCbarcelona
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

ین بار که از زیر داربست انگور و ماه

برمی گردی

دستمالی بیاور

هیچ می دانستی

مهربانی ام دارد خاک می خورد؟

یا هیچ می دانستی

دوستت که دارم

زیباتری؟

FCbarcelona
FCbarcelona
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

شعر عاشقانه
تو رفته ای و من

هنوز هم هستم ؛

هنوز هم می نویسم ات .

هنوز

قطره

قطره

شب هایم را به خورشید کوک می زنم .

هنوز همان مترسک ام ،

همان که می میرد برای سفیدی کلاغ ها !

تو رفته ای

و من

هنوز هم بی مخاطب ام !! . . .

هنوز هم هنوز . . .