هنوز هم ، حوالی خواب های

شبانه ام پرسه میزنی

لعنتی !!

دیر وقت است ، آرام بگـــــــیر

بُگذار یک امشب را آسوده بخوابم

هنوز هم ، حوالی خواب های

شبانه ام پرسه میزنی

لعنتی !!

دیر وقت است ، آرام بگـــــــیر

بُگذار یک امشب را آسوده بخوابم

گرگها همیشه زوزه نمیکشند . . .
گاهی هم می گویند :
دوستت دارم . . .
و زودتر از آنکه بفهمی بره ای ، میدرند خاطراتت را . . .
و تو میمانی با تنی که بوی گرگ گرفته . . . !

هر روز ...

این عشق یک طرفه را طی میکنم ...

یکبار هم تو گامی بدین سو بردار ...

نترس ...

جریمه اش با من ...

برگرد

یادت را جا گذاشتی

نمی خواهم عمری به این امید باشم

که برای بردنش بر می گردی...

از خدا پرسیدم چی دوست داری ؟ گفت : سخاوت . دیوانه گفت: حماقت . غم گفت: ملامت . کوه گفت: صلابت . معشوق گفت : نگاهت . فدای تو که گفتی : رفاقت

با اینکه می دانم دوست داشتن گناه است دوستت دارم

با اینکه می دانم پرستش کار کافر است می پرستمت

با اینکه می دانم آخر عشق رسوایی است عاشقت می شوم

پس گناهکارم ، کافرم ، رسوایم ولی همچنان دوستت دارم

از تو به تو رسیدم ، شدم قلبی و برایت تپیدم ،

تا از تپشهای من ، مال تو باشم ،

همیشه و همه جا جزئی از وجود تو باشم…

شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید...آه عاشق زود گیرد دامن معشوق را

شاد باشی که از شادی تو دلشادم

تا تو شادی ز غم هر دو جهان آزادم

لذت زندگی من همه خرسندی توست

بی وفایم که وفایت برود از یادم