متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۴/۰۱

به راستی چقدرسخت است

خندان نگه داشتن لب ها در زمان گریستن قلب ها

و تظاهر به خوشحالی در اوج غمگینی

و چه دشوار و طاقت فرساست گذراندن روزهایی تنهایی وبی یاوری

درحالی که تظاهر می کنی هیچ چیز برایت اهمیت ندارد

اما چه شیرین است درخاموشی وتنهایی به حال خود گریستن

دلم گرفته

به اندازه ی تمامی دلتنگی های دنیا دلتنگم

دلم گرفته

به اندازه ی تمام تنهایی های عالم تنهایم

mehrdad_2000
mehrdad_2000
۱۳۹۵/۰۴/۰۱

من زندگی خودم را میکنم و برایم مهم نیست چگونه قضاوت میشوم

چاقم,لاغرم,قد بلندم,کوتاه قدم,سفیدم,سبزه ام

همه به خودم مربوط است

مهم بودن یا نبودن رو فراموش کن

روزنامه ی روز شنبه زباله ی روز یکشنبه است

زندگی کن به شیوه خودت با قوانین خودت ،با باورها و ایمان قلبی خودت

مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند

برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی

هر جور که باشی حرفی برای گفتن دارند

شاد باش و از زندگی لذت ببر

چه انتظاری از مردم داری ؟؟؟

آنها حتی پشت سر خدا هم حرف می زنند

"احمد شاملو"

http://www.labkhandezendegi.com/uploads/microblog/2015/07/5596da96d9583zxb.jpg


مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۳۰

خوب ببین...

زندگی زیباست...

رنگارنگ است...

روزها خوبند...

ماه ها بهترند...

و سالها عالی ترند...

می گذرند....

و تو تمامی خوبی ها را تجربه میکنی...

قدم هایت که ایستاد...

روبرویِ خدایی...

رویِ ماهِ خدا را همانجا ببوس

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۳۰

بيشتر از هر روز ديگر

نگرانت ميشوم.

ميترسم، دلت بگيرد

و كسي را نداشته باشی

تا غصه هايت را بجان بخرد.

ميترسم دلت بگيرد

و غم هايت تازه شود.

جمعه ها بيشتر از هر روز ديگر



نگرانت ميشوم.....

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۳۰

شاد باش نه یک روز بلکه هزار سال ...

بگذار آوازه ی شاد بودنت، چنان در شهر بپیچد:

که رو سیاه شوند آنانکه بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند ...

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۳۰

وابـــــــــــستگی

به کسی که متعلق به تو نیست

یعنی مرگ تدریجی

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۳۰

تو تنها نیستی...

دوستانی در نزدیکی ات قدم می زنند،

که شاید هرگز نبینی...

مهربانی هایی که،

شاید بعد ها نصیبت شود...

گفته ی سهراب را گوش کردی؟؟؟

چشم هایت را شُستی؟؟؟

جورِ دیگر دیدی؟؟؟

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۳۰

ماه رمضون موقع نهار تازه متوجه میشی تمام اطرافیانت مریض احوالن

یکی ناراحتی معده داره یکی مشکل قلبی یکی بیماری کلیوی

خیلی ناراحت کننده اس !

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۳۰

کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،

سفری بی همراه،

گم شدن تا ته تنهایی محض،

یار تنهایی من با من گفت:

هر کجا لرزیدی،

از سفرترسیدی،

تو بگو، از ته دل

من خدا را دارم...

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۳۰

خدایا ازتو معذرت می خوام که گاهی اوقات، البته بیشتروقتها، رومو به غیرازطرف تو می کنم وتوجهم به چیزهای دیگه جلب میشن. البته همه اونها مظاهروجود تواند. اما هیچکدومشون مثل تو نمی شن. همه ی اون ها یه وقت با من هستن ویه وقت نیستن. اما من خیلی خوشحالم که تو همیشه با منی. من خیلی خوشحالم که می تونم هرلحظه وهرجا دلم خواست با تو صحبت بکنم. وازاینکه توهمیشه به حرفام توجه می کنی این منو به وجد میاره. من نمی تونم یکی ازاون هزاران محبت های تو رو جبران کنم. وفقط می تونم بگم:خدایا تو عزیزترین عشق منی، عاشقتم