سال‌هاست روی همان جادّه‌ای قدم می‌زنیم که یک افق برای آن وجود دارد. نه خوشبختیم نه بدبخت. از عادت‌های زندگی پیروی می‌کنیم: کار کردن، خوردن، مترو سوار شدن، سینما رفتن، خوابیدن، پول شمردن و ناگهان زنجیرة حرکات روزانه پاره می‌شود. روح در خلأ پریشان می‌ماند. جسم تعادل خود را از دست می‌دهد. انسان گرفتار آمده در ترس، از خود پرسش‌های سهمگینی می‌کند «چرا؟ زندگی به چه دردی می‌خورد؟ چه باید بکنم؟».
همه ما برده ایم...

سبب اصلی زندگیه سخت من این است که نمی‌دانم جزئی از کدام داستان خواهم بود...
گویا می‌بایست جزئی از داستانی می‌شدم، اما مثل برگی از آن جدا افتادم ...

اینکه به گذشته خود نگاه کنید اشکالی ندارد

اشکال وقتیست که به آن زل بزنید . . .

پـَت و مــَت، احمق نبودن.

تنها یاد گرفته بودن

برای رسیدن به هدفشون باید تلاش کنند

و مهم نبود چقدر اشتباه کنن؛

مهم این بود که در آخر به

خواستشون میرسیدن..

5+

ممنونم

از آتش عشق در جهان گرمیها

وز شیر جفاش در وفا نرمیها

زانماه که خورشید از او شرمنده‌ست

بی شرم بود مرد چه بی شرمیها

ای دوست قبولم کن و جانم بستان

مستم کن و از هر دو جهانم بستان

با هرچه دلم قرار گیرد بیتو

آتش به من اندر زن و آنم بستان

سلام خوب هستین ببخشید من چتم بسته اس اعتبار می خاد هرکار می کنم نمی تونم خرید اعتبار بزنم هدیه برام بفرست تا چتم باز بشه يابه مدير بكو طوري منو فعال كنه صحبت كنيم

ما را از سادگی ترسانده اند.
هیچ کس نگفت سادگی هم خوب است.

هیچ کس نگفت ساده که باشی ساده میخندی، ساده شاد میشوی، ساده ذوق میکنی، ساده می بخشی و ساده تر دل می بندی...

همدیگر را یافتن هنر نیست...
هنر این است که همدیگر را گم نکنیم...

آدمهای ساده بی هیچ دلیلی
دوست داشتنی هستند...

سادگی شیک ترین ژست دنیاست...

،،،،،،،،،مــــهــــــربــــون بـــــاش،،،،،،،،