بلاگ كاربران


دکتر شریعتی


من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم
دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم
قانون را دوست دارم ولی از پاسبان ها می ترسم
عشق را دوست دارم ولی از زن ها می ترسم
کودکان را دوست دارم ولی از آئینه می ترسم
سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم
من می ترسم پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم ولی از روزگار می ترسم

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


saeidmax
ارسال پاسخ
roya64
ارسال پاسخ

مرسی زیبا بود

мя_κıпɢ
ارسال پاسخ
NeDa
ارسال پاسخ

Merc..20 Bud