بلاگ كاربران


  • آدامس

  • صد تومن توي سوپرماركت كم آوردميه بسته آدامس از کیفم در آوردم و بهش دادم؛ديدم داره چپ چپ نگام مي كنه،گفتم : "روز"، روزِ انتقامه:d
  • گوگل

  • ...حتی سایت گوگل هم از دست این زنها عاجز شده
  • لبخند

  • هنوز هم از این آدمها پیدا می شود ؟ ایستاده‌ام توی صف ساندویچی که ناهار امروزم را سرپایی و در اسرع وقت بخورم و برگردم شرکت. از مواقعی که خوردن، فقط برای سیر شدن است و قرار نیست از آن چیزی که می‌جوی و می‌بلعی لذت ببری، بیزارم. به اعتقاد من حتی وقتی درب باک ماشین را باز می‌کنی تا معده‌اش را از بنزین پر کنی، ماشین چنان لذتی می‌برد و چنان کیفی می‌کند که اگر می‌تو…
  • همسر اول

  • دفاتر ازدواج به علت کسادی اعلام کردند با هر ازدواج دائم یک ازدواج موقت هدیه بگیرید هیچ کس تنها نیست ، حتی همسر اول:d :d
  • من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم…

  • دکتر شریعتی من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسمدین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسمقانون را دوست دارم ولی از پاسبان ها می ترسمعشق را دوست دارم ولی از زن ها می ترسمکودکان را دوست دارم ولی از آئینه می ترسمسلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسممن می ترسم پس هستماین چنین می گذرد روز و روزگار منمن روز را دوست دارم ولی از روزگار می ترسم …
  • شکسپیر

  • ویلیام شکسپیر:گذشت زمان بر آن ها که منتظر می مانند بسیار کند، بر آن ها که می هراسند بسیار تند، بر آن ها که زانوی غم در بغل می گیرند بسیار طولانی،و بر آن ها که به سرخوشی می گذرانند بسیار کوتاه است. اما، برآن ها که عشق می ورزند،                  زمان  راآغاز و پایانی نیست.…
  • نامه شگفت انگیز!

  • نامه شگفت انگیز! (قطعا دو بار خواهید خواند!) داستان کوتاهی که پیش روی شماست یک قصه جادویی است که حتما باید دو بارخوانده شود! به شما اطمینان میدهم هیچ خواننده ای نمیتواند با یک بارخواندن آن را رها کند! این نامه تاجری به نام پائولو به همسرش جولیاست کهبه رغم اصرار همسرش به یک مسافرت کاری میرود و در آنجا اتفاقاتی برایش میافتد که مجبور میشود نامه ای برای همسرش بنویسد به شرح ذیل ...  &nbs…
  • غافل شدن آدما

  • آدما نردبون میذارن زیر پاشون تا برن اون بالا برسن به خدا، غافل از اینکه خدا پایین نردبونو سفت گرفته تا آسیبی به اونا نرسه