متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۲/۱۴

هوا سردست ...

من از عشق لبریزم

چنان گرمم ...

چنان با یاد تو در خویش سر گرمم ....

که رفت روزها و لحظه ها از خاطرم رفته ست!

هوا سردست اما من ...

به شور و شوق دلگرمم

چه فرقی می کند فصل بهاران یا زمستان است!

تو را هر شب درون خواب می‌بینم

تمام دسته های نرگس دی ماه را در راه می‌چینم

و وقتی از میان کوچه می‌آیی ...

و وقتی قامتت را در زلال اشک می‌بینم ...

به خود آرام می‌گویم :دوباره خواب می‌بینم!

دوباره وعده‌ی دیدارمان در خواب شب باشد

بیا... من دسته های نرگس دی ماه را

در راه می چینم !!

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۲/۱۳

از مهتابی خانه من

تا آفتابی خانه تو

یک دست فاصله ست.

دستت را

دراز کن

تا

مهتابی

آفتابی شود.

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۲/۱۲

دوستت دارم

اما نمى‌توانى مرا در بند کنى

همچنان که آبشار نتوانست

همچنان که دریاچه و ابر نتوانستند

و بند آب نتوانست

پس‏ مرا دوست بدار

آنچنان که هستم

و در به بند کشیدن روح و نگاه من

مکوش‏!

مرا بپذیر آنچنان که هستم .

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۲/۱۲

دلم هوای

جرعه ای سکوت و تنهایی

از پیاله‌ی دست‌هایت را کرده

دیگر از خدا هیچ نمی‌خواهم

حتی تو را...

و این بزرگترین دروغ من است عزیزم

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۲/۰۸

می‌بویم گیسوانت را

تا فرشته‌ها حسودی کنند

شانه می‌زنم موهایت را

تا حوری‌ها سرک بکشند از بهشت برای تماشا

شعر می‌گویم برای تو

تا کلمات کیف کنند...

مست شوند...

بمیرند.

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۲/۰۷

می‌بویم گیسوانت را

تا فرشته‌ها حسودی کنند

شانه می‌زنم موهایت را

تا حوری‌ها سرک بکشند از بهشت برای تماشا

شعر می‌گویم برای تو

تا کلمات کیف کنند...

مست شوند...

بمیرند.

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۲/۰۶

هیچ می دانستی

زیباترین عاشقانه‌ای که برایم گفتی

وقتی بود

که اسمم را با «میم» به انتها رساندی.

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۱/۱۴

قـدم زدن در پـیاده رو

جـای خـالی ِ تـو را به رُخـــم مـی کـشد...!

بـرای همـین

همـیشه دوسـت داشـتم

روی جـدول‌هـا راه بـروم..

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۱/۱۴

ابرها،

نامه‌های مچاله ی منند

که بغض‌هایم را

در آنها می ‌نویسم

و به دست باد می ‌سپارم

تا برایت بخواندش

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۲/۱۱/۱۲

تصویر مرا قاب کن

تا میان چهار چوب بمانم... تا همیشه

و بیاموزم که مرز برای گذر نیست

برای نرفتن است