دیوار کاربران


babk
babk
۱۳۹۳/۰۱/۲۸

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .

babk
babk
۱۳۹۳/۰۱/۲۸

زندگی زیباست ، که گاه خاطره ای در میان خاطره ها ،
خاطره ی خاطره ها می گردد ...

Toska
Toska
۱۳۹۳/۰۱/۲۸

بخـنــد
هــرچـند غـمـگینــی.

بـبخــش

هــرچـند مـسکینـــی.

فـرامـوش کــن

هــرچـنــد دلــگیــــری.


زیستــن اینــگــونـــه زیـبـاسـت!!!

بخنـــد

ببخــش

و فرامـوش کـــن

هــرچـنــد میدانم ...

آســـان نــیســـت

*****************
یادت باشـــــــــد دلت که شکست،
سرت را بگیری بالا ..!
تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش.
حواست باشد ؛ دل شکسته، گوشه هایش تیز است..
مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی به کینه،

مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود… صبور باش و ساکت.
بغضت را پنهان کن،
رنجت را پنهان تر ...

*********************

روزگار مرگ انسانیت است

من که از پژمردن یک شاخه گل

از نگاه ساکت یک کودک بیمار

از فنای یک قناری در قفس

از غم یک مرد در زنجیر، حتی قاتلی بر دار

اشک در چشمان وبغضم در گلوست

و اندر این ایام زهرم در پیاله اشک و خونم در سبوست

مرگ اورا از کجا باور کنم …

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای! جنگل را بیابان می کنند

دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا

آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن : مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست

فرض کن: یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن : جنگل بیابان بود از روز نخست

در کویری سوت و کور

در میان مردمی با این مصیبتها صبور

صحبت از مرگ محبت ، مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است

*******************

+++++5+++++


47atena
47atena
۱۳۹۳/۰۱/۲۸

مادر بهشت من همه آغوش گرم تست
گوئي سرم هنوز به بالين نرم تست
مادرحيات با تو بهشت است و خرّم است
ور بي تو بود هر دو جهانش جهنّم است
ما را عواطف اين همه از شير مادر است
اين رقّتي كه دردل وشوري كه درسراست
اغلب كسان كه پرده حــــرمت دريده اند
در كودكي محبّت مــــادر نديده اند
امروز هستيم به اميد دعـــــاي تست
فردا كليد باغ بهشتم رضاي تست

Artaan
Artaan
۱۳۹۳/۰۱/۲۸

من خــــــــــوشبخــــت ترینم . . .

چـــون تــــــــو رو دارم . . .

تــــــویی که حتـــــی فکر کردن بهت . . .

قلبمـــــو گرم میکـــــنه . . .

تـــــو رو با همـــه دنیــــــا هم عوض نمیکنم . . .

هیـــــچوقت اینقــــــدر آرامش نداشتـــم

محبوب ِ قلبـــــم . . .

دوستــــــت دارم



++5++

reyhaneh
reyhaneh
۱۳۹۳/۰۱/۲۷

روزی دخترک از مادرش پرسید: 'مامان نژاد انسان ها از کجا اومد؟مادر جواب داد: خداوند آدم و حوا را خلق کرد. اون ها بچه دار شدند و این جوری نژادانسان ها به وجود اومد.

دو روز بعد دختر همین سوال رو از پدرش پرسید.

پدرش پاسخ داد: 'خیلی سال پیش میمون ها تکامل یافتند و نژاد انسان ها پدید اومد..'

دخترک که گیج شده بود نزد مادرش رفت و گفت:مامان تو گفتی خدا انسان ها روآفرید ولی بابا میگه انسان ها تکامل یافته ی میمون ها هستند...من که نمی فهمم!

مادرش گفت: عزیز دلم خیلی ساده است. من بهت در مورد خانواده ی خودم گفتم و بابات درمورد خانواده ی خودش!

babk
babk
۱۳۹۳/۰۱/۲۶

آتش از اندوه هجران بهتر است

بی قرارم کردی و گفتی صبوری بهتر است

من نمی دانم کجا خواندم ، که یادم داده است ؟

یار وقتی در کنارت نیست ، کوری بهتر است ...

babk
babk
۱۳۹۳/۰۱/۲۶

همه خوشبختیها و موفقیت که به من روی آورده از درهایی وارد شده است که آنها را به دقت بسته بودم .

Toska
Toska
۱۳۹۳/۰۱/۲۵

درد تنهایی کشیدن مثل کشیدن
خطهایی رنگی روی کاغذ سفید،
شاهکاری میسازه به نام دیوانگی..
و من این شاهکار را به قیمت
همه فصلهای زندگیم خریده ام

*********************
تو که در باور مهتابی عشق
رنگ دریا داری
فکر امروزت باش
به کجا می نگری
زندگی ثانیه ایست
وسعت ثانیه را می فهمی
می شود مثل نسیم
بال در بال چکاوک
بوسه بر قلب شقایق بزنیم
بودنت تنها نیست
تو خدا را داری
و من آرامش چشمان تو را

*********************

+++++5+++++


47atena
47atena
۱۳۹۳/۰۱/۲۵

دلخــــور ڪه میشَـوم ,

بغـض میــڪنم

می آیم پشـت صفحـه ی مانیتــورم ڪامنـت مینویسـم ُ

صورتڪ میگــذارم صورتڪی ڪه میخنـددو پشتـش قایم میشــوم

ڪه فڪـــر ڪنی میخنــدمو بخنـــدی...

اشڪهایمـ میـــــــآیند

و

من مدام با صورتڪ مجازی ام میخندم