دیوار کاربران


amirrasuli68
amirrasuli68
۱۳۹۳/۰۶/۱۳

خاصیت دنیاست

در اوج داشتن و خوشبختی

دلهره ی از دست دادن پر رنگ تر است...

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۶/۱۳

+5.

............

236

hadel
hadel
۱۳۹۳/۰۶/۱۳

(..')/♥ ♥('..)
.\♥/. = .\█/.
_| |_ ♥ _| |_
(..')/♥ ♥('..)
.\♥/. = .\█/.
_| |_ ♥ _| |_
نــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــه نویســـــــــــــــــــــ ـــنده ام....نه شاعر...

فقط گاهی خط خطی میکنم...تا مطمئن شوم هنوز نمرده ام....

آخـــــــــــــــــــــر مــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــی دانــــــــــــــــــــــ ـــــــــی......؟
...
تنها نـــــفس کــــشـــــــــــــــــــ ـــــیدن شرط زنده ماندن نیســــت.......

نشــــــــــــــــانــه میـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــخواهـــــــــ ــــــــــــــــــــد....و ....

علامت من فعلا همین خط خطـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـی هاست....

AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۰۶/۱۳

پناهت می دهم آهویِ زخمی

بهارانی ! برو ، پاییز برگرد

خدای عشقمان پشت و پناهت

بدون من برو ، لبریز برگرد

هوا سرد است ، پیشانی بپوشان

ولی بر ساحلِ غم خیز برگرد

برو ! اینگونه ، نَتوانی بمانی

ولی جانِ منِ نا چیز برگرد

پناهم باش بعد از این همه درد

دو چشمم کوره راهت،تیز برگرد

بیا ! نگذار اینجوری بمیرم

به سوی عشقِ شور انگیز برگرد

تو زخمی گشته ای در جنگ با عشق

بیا با لشگرِ چنگیز برگرد

به خون خواهیِ چشمانت میایم

همان چشمان سحر انگیز،برگرد

بیا! این آب،این قرآن،به سر گیر

فدایت چشمِ باران خیز ، برگرد

mahtab11835
mahtab11835
۱۳۹۳/۰۶/۱۲

ای رفته ز دل ، رفته ز بر ، رفته ز خاطر

بر من منگر تاب نگاه تو ندارم

بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه

در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم

ای رفته ز دل ، راست بگو !‌ بهر چه امشب

با خاطره ها آمدهای باز به سویم؟

گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه

من او نیم او مرده و من سایه ی اویم

من او نیم آخر دل من سرد و سیاه است

او در دل سودازده از عشق شرر داشت

او در همه جا با همه کس در همه احوال

سودای تو را ای بت بی مهر !‌ به سر داشت

من او نیم این دیده ی من گنگ و خموش است

در دیده ی او آن همه گفتار ، نهان بود

وان عشق غم آلوده در آن نرگس شبرنگ

مرموزتر از تیرگی ی شامگهان بود

من او نیم آری ، لب من این لب بی رنگ

دیری ست که با خنده یی از عشق تو نشکفت

اما به لب او همه دم خنده ی جان بخش

مهتاب صفت بر گل شبنم زده می خفت

بر من منگر ، تاب نگاه تو ندارم

آن کس که تو می خواهیش از من به خدا مرد

او در تن من بود و ، ندانم که به ناگاه

چون دید و چها کرد و کجا رفت و چرا مرد

من گور ویم ، گور ویم ، بر تن گرمش

افسردگی و سردی ی کافور نهادم

او مرده و در سینه ی من ،‌ این دل بی مهر

سنگی ست که من بر سر آن گور نهادم ...

↩ᄊªフ¡Ð☯
↩ᄊªフ¡Ð☯
۱۳۹۳/۰۶/۱۲

:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

✔ دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست. . .

http://www.hamkhone.ir/member/6095/blog/view/143909/

بِــــلاگ جَــــــدیدم.
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

saeghe
saeghe
۱۳۹۳/۰۶/۱۱

234




mahrad
mahrad
۱۳۹۳/۰۶/۱۱

http://www.hamkhone.ir/member/19763/blog/view/143441/

MYRA_AMIR
MYRA_AMIR
۱۳۹۳/۰۶/۱۱

سلام
صبح بخیر

+5

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۳/۰۶/۱۱

خاطره‌ی تو کوچه ی احساس مرا پُر می کند

و زمان زمزمه ی قلب توست برای من .

کاش پنجره ات را رو به خیالم باز می کردی

تا من در نگاهت پرواز کنم