بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    روایت داشتیم

  • تعداد نظرات : 2
  • ارسال شده در : ۱۳۹۲/۱۰/۱۴
  • نمايش ها : 329

توی آسانسور بودم یه دختری هم سوار شد

اول ساکت بود بعد گفت : چطوری ؟

گفتم : الحمدلله

یه نگاهی به من کرد ، هندزفری شو جابجا کرد !

معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه!

هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم :

الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله …

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


ali1reza2
ارسال پاسخ

مرسی از تو جه

saeed1360
ارسال پاسخ

مرسي زيبا بود