توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
مرد
- زشت است که توی غزلش مرد بگرید هربار که یک قافیه آورد بگرید این هدیه ی عشق است به دیوانه که باید با درد بخنداند و با درد بگرید غربت فقط این است که شخصی وسط جمع آرام بیاندیشد و خونسرد بگرید زشت است که آدم دلش از هیچ بگیرد زشت است که هر وقت هوس کرد بگرید زشت است که شاعر وسط خواندن یک شعر با آمدن واژه ی برگرد بگرید زشت است، ولی زشت تر این است که…
مـــــــــــــــــــــــــرد
- زشت است که توی غزلش مرد بگرید هربار که یک قافیه آورد بگرید این هدیه ی عشق است به دیوانه که باید با درد بخنداند و با درد بگرید غربت فقط این است که شخصی وسط جمع آرام بیاندیشد و خونسرد بگرید زشت است که آدم دلش از هیچ بگیرد زشت است که هر وقت هوس کرد بگرید زشت است که شاعر وسط خواندن یک شعر با آمدن واژه ی برگرد بگرید زشت است، ولی زشت تر …
باران
- پشت این پنجره باران قشنگی ست گلم حال من ، حالِ پریشانِ قشنگی ست گلم قبل از آنی که بیایی چه کـــویری بودم زندگی با تو چه گلدان قشنگی ست گلم سرنوشت من و تو از روز ازل تعیین شد فال ما داخل فنجان قشنگی ست گلم حاضـــرم بندهء چشمان سیاهت باشم توی چشمان تو شیطان قشنگی ست گلم یوسفم ! بوی تو کافی ست مرا ، این دنیا با حضور تو ،چه کنعان قشنگی ست گلــم …
یادمان باشد اگر ... !!؟
- یاد من باشد فردا دم صبح جور دیگر باشم بد نگویم به هوا، آب ، زمین و فراموش کنم، هر چه گذشت خانه ی دل، بتکانم ازغم و به دستمالی از جنس گذشت بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل مشت را باز کنم، تا که دستی گردد و به لبخندی خوش دست در دست زمان بگذارم &nb…