دیوار کاربران


dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۱/۱۵

مثل من تنها...
غروبی دلگیر آمد.خورشید سرخ و خونی بود
آسمان دردی در دل داشت
مثل من تنها...
بادی وزید وبرگهای خشک از شاخه درخت افتادند
قلبم تند میتپید وآرام نمیگرفت
قلبم
قلب سیاهم هم آغوش درد شده بود
وچشمانم دیگر سویی نداشت
ناتوان شده بودم
ومثل همیشه تنها و محزون
آه
آرام آرام شب بزرگ می آمد
و من تنها قطره اشکی از چشمانم ریخت
آه که چقدر غمگینم
چقدر غمگینم
غمگین
و شب آمد همراه با سرما و سیاهی
و من در تاریکی بینهایتش غرق شدم
ماه نقره ای مرا اغوا کرد
به آوای عاشقانه اش گوش فرا دادم
و به او دل بستم
او گفت که هیچ خدایی در آسمان نیست
و حقیقت دروغی بیش نیست
و او هم مثل من تنهاست
مثل من تنهاست
مثل من تنهاست
مثل من تنها
تنها
آه که چقدر غمگینم
سرما سینه خیز سویم آمد و بدنم را لمس کرد
و مرا در آغوش گرفت
مثل عاشقی که به معشوقش رسیده
آرام آرام به درونم نفوذ کرد
و جزئی از وجودم شد
سرد و بی روح...
درگوشم زمزمه ای کرد
وگفت که چقدرتنهاست
مثل من تنها...
مثل من تنها...
مثل من تنها...
تنها
و من چشمان را بستم و خود را به او سپردم
و او مرا سرد و بی روح کرد
او هم گفت که مثل من تنهاست
مثل من تنهاست...
مثل من تنهاست...
مثل من تنهاست...
تنها

dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۱/۱۴

Chop Suey!

Wake up

بلند شو

Grab a brush and put a little makeup

برسی بردار و قدری خودت را بیارای

Grab a brush and put a little

یک برس بردار و قدری

Hide the scars to fade away the ( shakeup )

تا وحشت و اوضاع بهم ریخته ات را بپوشانی

Why'd you leave the keys upon the table

چرا کلید ها را روی میز گذاشتی ؟

Here you go create another fable

می روی تا افسانه ای دیگر بسازی

You wanted to

می خواستی

Grab a brush and put a little makeup

برس برداری و قدری خودت را بیارایی

You wanted to

می خواستی

Hide the scars to fade away the shakeup

وحشت و اوضاع بهم ریخته ات را بپوشانی

I don't think you trust

فکر نمی کنم باور کنی

In, my, self righteous suicide

خودکشی مصلحت اندیشم را

I, cry, when angels deserve to die, Die

وقتی فرشتگان مستحق مرگ باشند ، می گریم ، مرگ

Father, Father, Father, Father

پدر ، پدر ، پدر ، پدر

Father/ Into your hands, I commend my spirit

پدر ، روحم را به دستان تو سپردم

Father, into your hands

به دستان تو پدر

Why have you forsaken me

پس چرا رهایم کردی ؟

In your eyes forsaken me

در دیدگانت رهایم کردی

In your thoughts forsaken me

در افکارت رهایم کردی

In your heart forsaken, me oh

در سینه ات رهایم کردی ، من را آه

Trust in my self righteous suicide

خودکشی مصلحت اندیشانه ام را باور کن

dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۱/۱۴

آخرین قطره اشک

کودک غربت زده ای در کنجی نشسته ( تنهایی و وحشت)
در زیر باران اندوه و در سکوتی اشکبار
سینه زخمی خود را چنگ میزند
و فریاد هم با بیرحمی هنجره اش را میشکافه
آخرین قطره اشکش سهم من است
روزگاری من کوچ خواهم کرد
با دستانی خالی و باقلبی سراسر از نا امیدی
روزی که گلهای نا امیدی غنچه کردند
من شکافی در مچ دست نوجوانم ایجاد کردم
وبرای این مصیبت غم انگیز مجالی نگذاشته ام
مرا در تابوتی سیاه حمل کنید
برروی قبرم حک کنید
کودکی محزون و سر در گریبان
این ماتم هزگز تمامی نخواهد داشت
سیل خون تنها آغازی برای فاجعه ای بزرگ تر است
اکنون فرشته مرگ لبهایم را بوسیده
وطعم شهد آزادی را به من چشانده
و از بند شهوات رهایی یافته ام
حال کودک غربت زده ام را درآغوش میگیرم و می آرامم

آخرین قطره اشک سهم من است
روزگاری من کوچ خواهم کرد
با دستانی خالی و باقلبی سراسر از نا امیدی
روزی که گلهای نا امیدی غنچه کردند
من شکافی در مچ دست نوجوانم ایجاد کردم
وبرای این مصیبت غم انگیز مجالی نگذاشته ام

SASAN_design
SASAN_design
۱۳۹۳/۰۱/۱۳

انقدر بچه ها رو کلاس میفرستن
که اگه از یه بچه سه ساله بپرسی منو چندتا دوست داری ؟
جوابتو با یه انتگرال سه گانه توی سیستم استوانه ای میده

3pehr24
3pehr24
۱۳۹۳/۰۱/۱۳


شـــوالیـه
شـــوالیـه
۱۳۹۳/۰۱/۱۳

خواستگاریه
شما هم بیاید

http://www.hamkhone.ir/member/576/blog/view/99478/

sina1375
sina1375
۱۳۹۳/۰۱/۱۳

سبزه رو از سفره بگیر / ماهی را با خودت بیار
وقتشه بیرون بزنیم / سیزدهمین روز بهار

Nazy
Nazy
۱۳۹۳/۰۱/۱۳

در عشق...

باید درد دوری کشید...

غم یار خورد ...

ترس رقیب داشت...

و زیر بار این همه له شد...

خوشه‌ی دست نخورده‌ی انگور، زیباست

اما مست نمی‌کند

○•shadow•○
○•shadow•○
۱۳۹۳/۰۱/۱۲

خدایا! توهمیشه خیلی بوده ای نمیدانی هیچ بودن چه دردی دارد

+5

saraiiiiiii
saraiiiiiii
۱۳۹۳/۰۱/۱۲

ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ...!

ﺍﻭﻧﻢ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ...!

ﺑﺎﯾﺪ ﺟﺎﺕُ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ... !

ﺩﺭﺳﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻠﻮﻏﯿﺎﺷﻮﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﺸﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ !

ﻭﻟﯽ ﺑﺪﻭﻥ ....

ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ...

ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ....

ﺑﺪ ﺟﻮﺭﯼ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮ ﺷﺪﻩ!

خیلی دیر...هه