دیوار کاربران


dada1animal
dada1animal
۱۳۹۳/۰۳/۱۹

dadaanimal

$سلام داداشیا$/$سلام آبجیا$
منتظرم!!!!!!!!!!!
**************************
چه راحت می زنید تهمت -گناهست
دلم از رنج تهمت ها سیاهست
***************************
تکیه بر دیوار کردم خاک بر پشتم نشست دوستی با هر که کردم عاقبت قلبم شکست
*****************************
نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی

به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی

نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی
*******************************
به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی

نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی
********************************
تهمت(تنها بلاگ امید)
داداامید..........................s

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۳/۰۳/۱۹

من معجزه ندیده ام !
ولی می دونم که هست !
می دونم میاد !
فقط که باید منتظر نشست !!!!

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۳/۰۳/۱۹

گاهی تنها بودنمو تو عکس گرفتن از خودم خلاصه میکنم...

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۳/۰۳/۱۹

دﻟـم ﮐﻤﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍد
ﮐﻤﯽ سکوﺕ ...
ﺩلم،ﺩﻝ ﺑﺮﯾﺪﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍد ...
ﮐﻤﯽ ﺍﺷﮏ ...
ﮐﻤﯽ ﺑـُﻬـﺖ ...
ﮐﻤﯽ ﺁﻏﻮشِ ﺁسمانی ...
ﮐﻤﯽ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﺲ ﺁﺩما.....

20sanaz
20sanaz
۱۳۹۳/۰۳/۱۹

دنیا که شروع شد، زنجیر نداشت

خدا دنیای بی زنجیر آفرید.

آدم بود که زنجیر را ساخت...شیطان کمکش کرد

دل، زنجیر شد... زن، زنجیر شد

دنیا پر از زنجیر شد و

آدم ها، همه دیوانه ی زنجیری!

мя_κıпɢ
мя_κıпɢ
۱۳۹۳/۰۳/۱۸


sharareh72
sharareh72
۱۳۹۳/۰۳/۱۸

زندگی قافیه باران است
من اگر پاییزم
و درختان امیدم همه بی برگ شدند
تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی...

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۳/۰۳/۱۸

انان كه با افكاري پاك و فطرتي زيبا در قلب ديگران جاي دارند را هرگز هراسي از فراموشي نيست چرا كه

جاودانند..

SOGAND1441
SOGAND1441
۱۳۹۳/۰۳/۱۸

http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog/view/121746/

سلام مهمان صندلی داغ من هستم اگه لطف کنید و سوالاتی جذاب ازم بپرسیدوصندلیموداغ کنیدممنون میشم :-)

AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۰۳/۱۸

تو از شهر غریب بی نشونی اومدی
تو با اسب سفید مهربونی اومدی

تو از دشت های دور وجاده های پر غبار
برای هم صدایی هم زبونی اومدی

تو از راه می رسی ،‌ پر از گرد و غبار
تمومه انتظار ، می آید همرات بهار

چه خوبه دیدنت ، چه خوبه موندنت
چه خوبه پاک کنم ، غبار رو از تنت

غریب آشنا ، دوست دارم بیا
منو همرات ببر ، به شهر قصه ها
بیگر دست منو ، تو او دستا

چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم
بمونم منتظر تا برگردی پیشم
تو زندونم با تو ، من آزادام