بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    قهر با خدا

  • تعداد نظرات : 2
  • ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷
  • نمايش ها : 321

دیشب با خدا دعوایم شد ......

با هم قهر کردیم .....فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد......

رفتم گوشه ای نشستم .... چند قطره اشک ریختم..... و خوابم برد

صبح که بیدار شدم .... مادرم گفت...

نمیدانی از دیشب تا صبح چه " بارونی " می آمد ....!!

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


x_Mohammad_x
ارسال پاسخ

نبینم اشکاتو داداش رفتن به جهنم که رفتن

متنت خیلی قشنگ بود حالیدم


кнαησσм gσℓ
ارسال پاسخ

عاره دیدم بارون دیشبو