دیوار کاربران


kiyan
kiyan
۱۳۹۲/۱۰/۰۱

یکی نیست به بعضیا بگه انقدر به اون تیپ و قیافت نناز
ما به اون آدامس ۵۰ تومنیا هم میگیم شیـــــــــک !

saeidyk
saeidyk
۱۳۹۲/۱۰/۰۱

: ) یلدات مبارک

vahid90
vahid90
۱۳۹۲/۱۰/۰۱

چیزی نمی تونم بگم
قراره از من بگذری
چیزی نگو می فهممت
باید از این خونه بری

چند سال از امشب بگذره؟
تا من فراموشت کنم
تا با یه دریا تو خودم
خاموشِ خاموشت کنم

تنهاییام و بعد از این
با قلب کی قسمت کنم؟
واسه فراموش کردنت
باید به چی عادت کنم؟

تو باید از من رد بشی
من باید از تو بگذرم
کاری نمی تونم کنم
باید بیفتی از سرم

بعد از تو باید با خودم
تنهای تنها سر کنم
یک عمر باید بگذره
تا امشب و باور کنم

0AhmadMonta
0AhmadMonta
۱۳۹۲/۰۹/۲۹



+5

Mohamad73
Mohamad73
۱۳۹۲/۰۹/۲۸

✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤

◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠

☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰ ☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰

نیستـﮯ امــــا یادتـــ اینجاستـــ ... وقتـــ گـــل کــردن رویــاستـــ

☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰ ☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰☰

__________█¶¶¶¶¶¶¶¶____________█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶____________█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶____________█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶______________________█¶¶¶¶¶¶
_█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶_____________█¶¶¶¶¶¶
_█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶_________█¶¶¶¶¶¶
_█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶_____█¶¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶____________█¶¶¶¶¶¶_______█¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶____________█¶¶¶¶¶¶_______█¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶_____________█¶¶¶¶¶¶_____█¶¶¶¶¶
__________█¶¶¶¶¶¶¶¶_______________█¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶

◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠

ᄽᄽᄽධღ ❺✦ ღධᄿᄿᄿ
▁▔▁▔◥ⓜ.ⓖⓗ◤▔▁▔▁

✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤
5

kamran_123456789
kamran_123456789
۱۳۹۲/۰۹/۲۸

0 0 0



هر روز زیر باران به انتظارت میمانم

اما رهگذران گمان میکنن دیوانه ام ،

دلم میخواهد داد بزنم که من دیوانه نیستم

فقط منتظرم منتظر…

kamran_123456789

saeedhan
saeedhan
۱۳۹۲/۰۹/۲۷

بابام فارسي كتابي اس ام اس ميده

اس زده: سلام آيا ميتواني نان بخري؟؟

منم براش زدم: آري پدر اكنون خود را به سرعت به شاطر خواهم رساند و از او طلب نان ميكنم!

پدر چند عدد نان از شاطر طلب كنم؟

بعد بابام زنگ زد گفت: پدر سگ منو مسخره ميكني.اگه جرعت داري بيا خونه...

آيا به نظر شما من امشب به خانه خواهم رفت؟!

danial55
danial55
۱۳۹۲/۰۹/۲۷

شقایق گفت :با خنده نه تبدارم ، نه بیمارم

گر سرخم ،چنان آتش حدیث دیگری دارم
گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی
نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی

یکی از روزهایی که زمین تبدار و سوزان بود
و صحرا در عطش می سوخت تمام غنچه ها تشنه
ومن بی تاب و خشکیده تنم در آتشی می سوخت
ز ره آمد یکی خسته به پایش خار بنشسته

و عشق از چهره اش پیدای پیدا بود

ز آنچه زیر لب می گفت: شنیدم سخت شیدا بود

نمی دانم چه بیماری به جان دلبرش

افتاده بود- اما طبیبان گفته بودندش

اگر یک شاخه گل آرد ازآن نوعی که من بودم
بگیرند ریشه اش را و بسوزانند
شود مرهم برای دلبرش آندم شفا یابد

چنانچه با خودش می گفت بسی کوه و بیابان را

بسی صحرای سوزان را به دنبال گلش بوده
و یک دم هم نیاسوده، که افتاد چشم او ناگه به روی من

بدون لحظه ای تردید شتابان شد به سوی من

به آسانی مرا با ریشه از خاکم جداکرد و
به ره افتاد و او می رفت و من در دست او بودم
و او هرلحظه سر را رو به بالاها
تشکر می کرد پس از چندی

هوا چون کوره آتش زمین می سوخت
و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام می سوخت
به لب هایی که تاول داشت گفت:اما چه باید کرد؟

در این صحرا که آبی نیست
به جانم هیچ تابی نیست
اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من
برای دلبرم هرگز دوایی نیست

واز این گل که جایی نیست ؛ خودش هم تشنه بود اما
نمی فهمید حالش را چنان می رفت و
من در دست او بودم وحالا من تمام هست او بودم

دلم می سوخت اما راه پایان کو ؟
نه حتی آب، نسیمی در بیابان کو ؟

و دیگر داشت در دستش تمام جان من می سوخت
که ناگه روی زانوهای خود خم شد دگر از صبر اوکم شد
دلش لبریز ماتم شد کمی اندیشه کرد- آنگه

مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت
نشست و سینه را با سنگ خارایی
زهم بشکافت زهم بشکافت

اما ! آه صدای قلب او گویی جهان را زیرو رو می کرد
زمین و آسمان را پشت و رو می کرد
و هر چیزی که هرجا بود با غم رو به رو می کرد

نمی دانم چه می گویم ؟ به جای آب، خونش را
به من می داد و بر لب های او فریاد
بمان ای گل که تو تاج سرم هستی
دوای دلبرم هستی بمان ای گل

ومن ماندم نشان عشق و شیدایی
و با این رنگ و زیبایی

و نام من شقایق شد

گل همیشه عاشق شد

kiyan
kiyan
۱۳۹۲/۰۹/۲۷

به سلامتیه رفیقی که میتونست دورت بزنه اما دورت گشت !

kiyan
kiyan
۱۳۹۲/۰۹/۲۷

آقا ما “صرفا جهت اطلاع و فاقد هرگونه ارزش” ؛ شما “کپی برابر اصل ، ثبت با سند برابر است”
.
.
آقا ما جاوا ؛ شما آندروید !
.
.
آقا ما متر ؛ شما سال نوری !
.
.
آقا ما شب تار ؛ شما صبح امید !
.
.
آقا ما x=2 ؛ شما E=mc^2 !
.
.
آقا ما بنال بینیم باووووو ؛ شما خواهش می کنم بفرمایید !
.
.
آقا ما سگ ماهی افتاده لب ساحل ؛ شما خاویار توی دل ماهی !
.
.
آقا ما یه نقطه توی فضا ؛ شما مبدا مختصات !

.
.
اصلا ﻣﺎ ﻫﺮ ﻫﺮ ﻫﺮ ، ﺷﻤﺎ ﺗﺒﺴﻤﯽ ﺩﻟﻨﺸﯿﻦ !
.
.
آقا ما قابلمه ؛ شما بلور پیرکس !
.
.
گاهی اوقات “عشق” همه خوشبختی نیست …
گاهی اوقات “رفاقت” یعنی عشق !!!