امروز به شوخی به مادرم گفتم :ابروهامو بردارم تعجب می کنی ؟

میگه : واسه تو خواستگار هم بیاد من تعجب نمی کنم !!!!

تصویر ذهنیش از من خیلی خرابه

انتخاب با توست ، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان

یا بگوئی : خدا به خیر کنه ، صبح شده . .

5+

+5

اكثر ما نه بخاطر

،يافتن يك فرد كامل،،

بلكه بخاطر كامل ديدن يك فر ناكامل،

عاشق ميشويم...

تا از پيله تنهايي خود رها شويم....

باور كردن دروغي كه انسان صدبار [ آن را ] شنيده،

آسانتر است از حقيقتي كه انسان حتي يك دفعه هم آن را نشنيده است.

در آخر گفت،

"بازي"

برد و باخت دارد! زبانم بند آمد كه به او بگويم:ب

ي انصاف،كدام بازي؟

من با تو "زندگي" كردم!

در كاخ مجلل،خبر از عشق مجو...كه سعادت همه در كلبه درويشان است....

تلــــو تلــــو می خورمـــ...
مســـتم من...
مست گریه های نیمه شــــب...
شــــراب های تلخ اشك آه...
همــــان هایی كه دامن گیر می كند چشم هایـــم را...
هذیان می گویم نیـــــمه شب ها...
آوا هــــا، نام های بی مــــعنا...
سكوت های خش دار...
حباب های پیر آرزو...
یك ملودارم تاریخی تلخ
با همخوانی اركست سمفونی بتهوون
با قدوم نا متوازنی كه كوچه های خاطرات را خسته می پیماید....
و میهمانی دعوت شده اما تنها در میان بار نشسته
كه مشروب ها از تنهایی درش می آورند...
سوگ نشین لبخند هایی تاریخ گذشته كه نیشخند می زنند...
من...
همچنان یك پای قصه هستم
كه لنگ بودنم داستان را سر پا نگه می دارد...
یك رابطه ی عكس با خوشبختی...
یك زمین لرزه ی " دل ریشتری "....
اشك ها همچنان جاری...
كه بی رحمانه به پای كابوسی تلخ تمام می شوند
و كابوس زنده است و با دیگری ، جایی لم داده...
و من همچنان بازیگر نقش اول خیمه شب بازی بزرگ
همانی كه دنیا به راه انداخته است....
و حماقت های افكار روز گذر دنیا كه با آدمی خوب خو گرفته اند
در عصری كه ماشین ها به آدمی نزدیك تر می شوند....
و آدمها از یكدگر فاصله....
و امضای چرت و پرت های من در گوشه ی سمت چپ این كاغذ مچاله.....

"م.پ" وبلاگ بی خبر....

96=5+

عاشقانه هایت را که برایم میفرستی

ابتدا ذوق می کنم !

سپس دلم میگیرد

که چه کسی آنها را برایت فرستاده . .

.
★5

اگه شبا خوابتون نمیبره از :
فقر
بیکاری
بدبختی
و گرانی نیست
شما دچار "بیداری اسلامی" شده اید مطمئن باشید