اثر دوستی به جای ازدواج(فلسفی)

به نام خدا

در این جا به بررسی بعضی تاثیرات دوستی با جنس مخالف میپردازیم:

1-اولین تاثیر سخت شدن قلب انسان است،در این روابط تعهدی وجود ندارد و طرفین به یکدیگر متعد نیستند بنابر این خیلی راحت دست به خیانت به همین رابطه میزنند.به خاطر تکرر این امر در چنین روابطو دلشکستگی به دنبال ان اثرات روانی بسیار بدی در وجود انسان میگذارد.ازجمله:بدبینی-دورویی-نا امیدی-بی انگیزگی برای زندگی-احساس تنفر شدید-افسردگی واز همه ی این ها مهمتر اینکه این روابط قلب را کاملا اشغال میکند و باعث میشود که انسان نتواند درس بخواند یا با خدا ارتباط داشته باشد و اگر این روابط مدت طولانی ای برقرار بمانند باعث میشود که انسان نتواند به همسر آینده ی خود نیز علاقه داشته باشد،همه به دلیل این است که این روابط آنزیمی هستند که قلب را فاصد میکنند.از طرف دیگر فرد باید تا آخر عمر با قلب خراب زندگی کند که این به شدت برای او ملال آور است.در این مرحله یا با لذت های متنوع سعی در مشغول کردن و فراموشی غم فراوان حاصل از از دست دادن چنین سرمایه ای که میتوان گفت همه ی هستی او بوده میکند یا سعی میکند با جبران کردن و بازگشت به راه درست قلب خود را بازسازی نماید که در این صورت هرچه سن بالاتر رود کار و قلب فاسد تر شده باشد این کار دشوار تر است. 

2-گناه باعث میشود که ذاعقه ی انسان تغییر کند(ذائقه ای که خداوندآن را به فطری در همه ی نوع بشر قرارداده)

اگر انسان شروع کند به مخالف حرف خدا عمل کردن در ابتدا قلب وی وازد میشود-قلب آزرده و دلخسته میشود و دوست دارد این روال تمام شود 

آن کسی دودور ماند از اصل خویش          بازجوید روزگار وصــــل خویش 

اما با مبادرت گناه کمکم قلب فاسد میشود-فطرت اولیه تغییر میکندو وجدان نیز یا بسیار ضعیف یا کشته میشود. 

درنتیجه دیگر فرد:

-دیگر ازکار بد خود احساس پشیمانی نمیکند

-ازگناه خود لذت میبرد

-از کار های خوب،فضائل متضاد با گناه خود و امور مرتبط به آن ها بدش می آید!!!!!!!!