بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
دختر پسر عشق هرزگي ازدواج سفيد ... بخش سوم
- تعداد نظرات : 2
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۹/۰۱
- نمايش ها : 327
بخش سوم :
با از ميان رفتن فرهنگ بکارت ، مفهوم ازدواج و نوع روابط دختر و پسر و زن و مرد در جوامع غربي دگرگون شد ، ديگر ازدواج تنها راه ارضاي غرايز جنسي نيست بنابراين ازدواج ماهيتي والاتر از ارضاي غرايز جنسي پيدا ميکند ، در اين جوامع غالباً دوستي دختر و پسر با اطلاع خانواده هست و آموزش مسائل جنسي به کودکان از سنين خردسالي متناسب با رشد عقلي و جسمي کودک داده ميشود . بر خلاف جوامع سنتي که حتي آموزش مسائل جنسي تابو هستند و اخيراً نيز در کشور خودمان شاهد حذف درس جمعيت و تنظيم خانواده از دانشگاه ها بوديم حال اينکه جوانان ما ميبايستي چگونه در زمينه مسائل جنسي و بيماري هاي مقاربتي همچون ايدز و هپاتيت و روشهاي جلوگيري از بارداري به آگاهي برسند جاي سوال دارد ؟ حتي آموزش در دوران دانشگاه نيز دير است حال که همين آموزش دير هنگاه را حذف کرده اند بايد منتظر تبعات آن در آينده اي نه چندان دور باشيم .
بنابراين در جوامع غربي وقتي صحبت از ازدواج به ميان ميآيد که طرفين به معناي واقعي کلمه خواهان يکديگر باشند چرا که معمولاً پيش از ازدواج س ک س را تجربه ميکنند ، پس خواستن طرف مقابل چيزي فراتر از يک لحظه و خواست شهوانيه وقتي شما همه چيز رو با طرف مقابل تجربه ميکني وقتي پاي ازدواج ميري که به معناي واقعي کلمه خواهان طرف باشي
درين جوامع شاهد زندگي دختر و پسرها زير يک سقف هستيم که خانواده ها هم اطلاع دارند و چيزي خلاف عرف محسوب نميشه اين مسئله که در ايران به اسم ازدواج سفيد شناخته ميشه راهي براي شناخت طرفين از همديگر است که از قضا راه بدي هم نيست چرا که تا با يک شخص زير يک سقف نريد نميتونيد به شناخت کامل و صحيحي از طرف دست پيدا کنيد ، ازدواج سفيد که تهمينه ميلاني در برنامه هفت از سيما بخوبي اشاره ضمني به آن داشت نه راهي براي ارضاي غرايز که راهي براي شناخت طرفين از همديگر است خب اين شناخت در بعد مسائل جنسي هم ميتونه باشه چه اشکالي داره ، اگر طرفين ازدواج کنند و بعد از ازدواج نتوانند از نظر جنسي باهم تفاهم داشته باشند مثلاً شخصي گرم مزاج و ديگري سرد مزاج باشه آن موقع تکليف چيست؟ البته همانطور که اشاره کردم زندگي زير يک سقف با طرف مقابل يا همان ازدواج سفيد صرفا براي مسائل جنسي نيست بلکه تمام ابعاد زندگي رو ميتونه در بربگيره اگر طرفين طي مدتي که باهم زندگي کردند باهم تفاهم داشتند آن موقع ازدواج ميکنند نه آنکه برپايه تحقيقات محلي يا شناخت سطحي دوران دوستي ازدواج کنند
بنابريان در جوامع غربي دوستي دختر و پسر نه يک رابطه زودگذر و وقت گذراني که تعهدي موقت است تا زماني که به ازدواج ختم شود يا طرفين با تفاهم از همديگر جدا شوند نه از اسيدپاشي خبري هست نه از خيانت البته در همه جا موارد نقض وجود دارد اما آنچه بصورت کلي مشاهده ميشود اين است که دختر يا پسر وقتي با جنس مقابل دوست ميشوند تعهدي اخلاقي به طرف مقابل دارند و هيچگاه پسري همزمان با چنددختر دوست نيست و بالعکس ، البته دوستي درينجا منظور دوستي اجتماعي نيست بلکه منظور رابطه دوست دختر پسري است اما در کشور ما که در گذار از سنت به مدرنيته هست و اسماً فرهنگ بکارت هنوز در بخش زيادي از جامعه به عنوان يک اصل پذيرفته شده است رابطه دختران و پسران چگونه است ؟
ادامه در بخش چهارم
از بخشهای مفیدتون ممنونم و باهاشون موافقم
ممنون از شما
بخش چهارم و پنجم انشالا فردا شب قرار ميگيره
ضمنا نويسنده اين متن خودم هستم بنابراين خوشحال ميشم دوستاني که بلاگ رو ميخونند نظرشون رو بيان کنند