دیوار کاربران


FARHAD
FARHAD
۱۳۹۳/۰۵/۰۱


FARHAD
FARHAD
۱۳۹۳/۰۵/۰۱


FARHAD
FARHAD
۱۳۹۳/۰۵/۰۱


FARHAD
FARHAD
۱۳۹۳/۰۵/۰۱


FARHAD
FARHAD
۱۳۹۳/۰۵/۰۱


FARHAD
FARHAD
۱۳۹۳/۰۵/۰۱


kamran1000
kamran1000
۱۳۹۳/۰۵/۰۱

عشقت باید تو بغلت باشه

محکم تو سینه خودش فشارت بده

تا نفستبند بیاد

جیغ بکشی

دور... خودش بچرخه و بچرخونتت

این قدر بچرخه ... این قدر بچرخونتت ...

بچرخه ... بچرخونه ... بچرخه ... بچرخونه...

تا سر هر دوتاتو گیج بره پهن شید رو زمین

بعد چشماتونو ببندید

دنیا دور سرتون بچرخه ... بچرخه ... بچرخه ...

بعد خوشحال باشی که

چقدر زورتون زیاده که تونستین دنیا به این بزرگی رو بچرخونین
=828

mahsa777
mahsa777
۱۳۹۳/۰۵/۰۱

نمـــــیـدانــــی،

چه دردی دارد !

وقـــتـی ..

حــــالـم ..

در واژه هــا هــم نــمی گنــــجــد …!

................................................

+5

Ali1374
Ali1374
۱۳۹۳/۰۵/۰۱

دلم برای معلمم تنگ شده
انگار فقط برای او مهم بود
حاضر باشم یا غایب
+5
http://www.hamkhone.ir/member/455/blog/view/133863/

AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۰۵/۰۱

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت

زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت

چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم

آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت

روز میلاد ، همان روز که عاشق شده بود

مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد

دختری ساده که یک روز کبوتر شد و رفت