کاش می شد در زمان عاشقی
عشق را در هر کجا فریاد زد
در زمان گیر دار زندگی
لحظه ها را یک به یک احساس داد
کاش می شد در شمار لحظه ها
عشق بی قید و قفس را یاد کرد
در حضور گرم و پرشور دو دست
لذت با هم شدن را یاد کرد
کاش می شد در کنار یکدگر
از حصار این مکان آزاد شد

نه از نامردی نزدیکان و خنجر های پنهانشان می گویم ...

نه از بی غیرتی دلم که هنوز دوسشان دارد ...

و نه حتی از تنهاییم نیز چیزی نمی گویم چون برای آنهایی که برایم مهمند قابل درک نیست !

این روزها

فقط زندگی می کنم در " دنیایی پنهان " میان آرزوهایی که می دانم تعبیرشان هرگز برای من نخواهد بود!

+5

الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی، همدردی کنم
بیش از آنکه مرا بفهمند، دیگران را درک کنم
پیش از آنکه دوستم بدارند، دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که
بخشیده می شویم و در مردن است که حیات ابدی می یابیم.

زندگي ميتواند فوق العاده باشد

اگر ديگــــران ما را به حال خودمان بگــــذارند

+5

12

به بعضیا باید گفت :
ترجیح میدم برم توالت
تا اینکه بخوام برم تو لاوت

❤ ▬▬+❺ ▬▬❤

ترسوی حقیقی هرگزازپروازنمیترسد.بلکه ان کسی که باترس پرواز رایادمیگیرد ترسو است. گابریل گارسیا مارکز

یلدا شب بزم و سرور است / شبی طولانی و غمها بدور است
شباهنگام تا وقت سحرگاه / بساط خنده و شادی چه جوراست
یلدا مبارک