دیوار کاربران


↩ᄊªフ¡Ð☯
↩ᄊªフ¡Ð☯
۱۳۹۳/۰۵/۰۷

گاهے پاے ڪسے میمانے...

ڪہ نہ בیـבےاش... نہ میشناسےاش...

فقط حسش ڪرבه اے... تجمسمش ڪرבه اے...

پشت هالہ اے از نوشتہ هاے مجازے روے پیج مجازےاش...

ڪہ هر روز میخوانے و בر جوابش میگویے...

✔ لایڪ...

.

♡+❤5♡

aryan_
aryan_
۱۳۹۳/۰۵/۰۶

در کوی ما شکسته دلی می‌خرند و بس

بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است

یک قصّه بیش نیست غم عشق وین عجب

کز هر زبان که می‌شنوم نامکرّر است

حافظ

saeida756
saeida756
۱۳۹۳/۰۵/۰۵

چقدر شیرینه وسط اس ام اس شبانه خوابت ببره ، صبح بلند شی ببینی نوشته:

قربون عشقم برم که خوابش برده !

منم یه شب وسط اس ام اس بازی خوابم برد صبح بلند شدم دیدم نوشته: مُردی ؟

saeida756
saeida756
۱۳۹۳/۰۵/۰۵

ظهر یکی از روزهای ماه رمضان منصور حلاج از کنار خرابه ای که جزامیها سکونت داشتند میگذشت، جزامی‌ها داشتند ناهار می‌خوردند. ناهار که چه؟
ته مانده‌ی غذاهای دیگران و چند تکه نان…
یکی از آنها تا حلاج را دید گفت:
-بفرمایید
-مزاحم نیستم؟
-نه بفرمایید.
چون حلاج پای سفره نشست یکی از جزامی‌ها پرسید:
-تو از ما نمی ترسی ؟ دیگران حتی از کنار ما رد نمیشنوند!
-آنان روزه هستند.
-پس تو که این همه عارفی و خدا پرستی چرا روزه نیستی؟
-امروز روزه نیستم.
حلاج دست به غذا برد و چند لقمه خورد تشکر کرد و رفت.
موقع افطار منصور گفت: خدایا روزه مرا قبول کن
یکی از یاران گفت: ولی ما تو را دیدیم که داشتی با جزامی‌ها ناهار میخوردی.
حلاج در جوابش گفت: روزه‌ی من برای خداست، ما روزه شکستیم و دلی را نشکستیم

farid2014
farid2014
۱۳۹۳/۰۴/۲۶

+5

farid2014
farid2014
۱۳۹۳/۰۴/۲۲

+5

0Arta
0Arta
۱۳۹۳/۰۴/۱۸

من در دنیایی زندگی میکنم که آدم هایش مثل سکه اند...

هم "زرق و برق" دارند:هم 2 "رو"....

+5

jv1991
jv1991
۱۳۹۳/۰۴/۱۳

بابا استایل!!!
موزیک بازی؟

peyman6969
peyman6969
۱۳۹۳/۰۴/۰۹

هر وقت پلک میزنی

من یه نفس می کشم

پس به کسی خیره نشو که خفه می شم

phln73
phln73
۱۳۹۳/۰۴/۰۳

+5