بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    بادمجان بم

  • تعداد نظرات : 1
  • ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۳/۲۰
  • نمايش ها : 272

صدایش می زدیم...  بادمجان بم!!!

دو بار مجروح شده بود، ولی توی همان بیمارستان صحرایی

کارش را حل کرده بود و بر گشته بود خط ...

همان موقع عراقی ها شیمیایی زدند.

بهش گفتیم:

شنیدی سلاح ضد بادمجان بم هم آمده ؟...

خندید و گفت:

من به مامانم قول دادم تا زرشک پلوی شما را نخورم با هیچ،

حوری ای قرار ملاقات نذارم.

..........................

!!!!...   دیشب دخترش گفت بابا دیگه سرفه نمی کنه...

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


ali_4955
ارسال پاسخ

کجاییدای شهیدان خدایی

بلا جویان دشت کربلایی