بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    یه بار...

  • تعداد نظرات : 9
  • ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۲/۲۲
  • نمايش ها : 492

یبار با یکی از رفقا رفتیم پارک داشتیم بستنی میخوردیم یه خانمی هم با دخترش نشسته بودن روبروی ما

با رفیقم چش تو چشم شدن همو نیگا میکردن و خلاصه دختره هم خوشش اومده بود و از این حرفا

رفیقم صداش و بلند کرد به خانمه گفت

ببخشید خانم میشه یه چیزی بگم

دختره خودشو جمع و جور کرد و سرشو پایین انداخت

خانمه هم گفت بگو پسرم

گفت خواهشا واسه دختر خانومتون یه بستنی بخرین طفلک مرد از بس نگامون کرد

بستنی هم نچسپید به ما


از اون روز هیچوقت دختره رو ندیدم فک کنم خودکشی کرده

نظرات دیوار ها


sara_93
ارسال پاسخ
maryam222
ارسال پاسخ

هههههه جالب بود.ممنون

Mohi18
ارسال پاسخ



ضد دختر؟؟؟

____________


★گل بهاری★
ارسال پاسخ
rezvaneh
ارسال پاسخ

مرسی جالب بود

hadi
ارسال پاسخ

زیبا بود افرین

ѕнєуɗα
ارسال پاسخ
kavehahmadi
ارسال پاسخ
ملے جوלּ
ارسال پاسخ



ممنون