بلاگ كاربران



نمیدونم تا حالا به سرتون اومده یا نه...
ولی امیدوارم که هیچوقت تجربش نکنین...
احساس پوچی...بی هدفی...بلا تکلیفی...
با خودت...با خدات...با همه مشکل داری...
من این روزا این حس و حالو دارم..
حس بدیه...نمیدونی چکار کنی...
مثل بید با هر بادی میلرزی و
مثل پر کاه به هر سویی پرواز میکنی
که شاید دریچه نجاتی باز شود
که شاید دستی تورا نجات دهد
واز بیخود به خودت  کشاند
احساس میکنم که افسرده شدم
هیچ چیزی شادم نمیکنه
به هیچ چیز دلخوش نیستم
حتی زندگی برایم سخت شده
نفس کشیدن برایم دشوار شده
خودمو تنها میبینم با کوله باری از غم...
درد...تنهایی امااااااپراز عشق...
البته نمیدانم چه حکمتیست که من دارم
چون هرجا که عشق باشه غم و غصه از اونجا دوره
ولی چون من با همه فرق دارم
پس عشقم هم با بقیه فرق داره
قصه عشق من پراز غم و درده
البته دردی که شیرینه ولی
دیگه داره تلخم میکنه
میدونم که صد در صد پایان تلخی در انتظار
من و عشقم هست
دور وبرم پره از آدمهای جور واجور
آدمهایی که دوستشون دارم و دوستم دارن


پدر، مادر، ................
ولی اونی که باید باشه نیست...
کسی که روحمه...نفسمه...آرامش قلب خستمه...
شاید بگین که بی انصافم و نا شکر
ولی نه...باور کنین هرگلی بو و خاصیت خاص خودشو داره
پدر و مادر و بقیه جای خودشونو دارن
هیچکس نمیتونه جای خالی کس دیگه ای رو پر کنه
نه...نمیشه...

میخوام از اینجا باهاش حرف بزنم

حرف دلمو...
نفسم...این روزا حس عجیبی دارم
یه حسی که بهم میگه که قرار نیست به آینده برسم...
حس اینکه وقتم کمه و راه بسیار
حس سفری بی برگشت
کوله بارم بر دوش
سفری می باید
سفری بی همراه
سفری سخت
سفری جان فرسا
ولی من که به معجزه عشق ایمان دارم
هراسی نیست در من
مرا باکی نیست
آری هیچ در کوله بارم نیست
اما نه خدایا
ره توشه ای دارم


عشق!!!
عشقی که تو خود به من هدیه کردی...
عشقی زمینی که مرا به معراج دلت کشاند...
عشقی بی فرجام که مرا به وادی جنون کشاند
نه نه هیچ نگرانم نیست
شاید این است رسالت عشق من...
عشقی که منشا الهی دارد
ومن زمزمه کنان:
که آری ذهن ما باغچه است
گل در آن باید کاشت ور نکاری گل من
علف هرز است که در آن میروید...
ومن اکنون فریاد زنان که ای عشق پاک من
من تورا که نه در ذهن که در روح و روانم کاشته ام
وهیچ باکم نیست از فرجام این عشق آسمانی...
چند کلامی به زبان ساده برایت مینویسم
که دیگر خسته شدم از رعایت نکات که مثلا
بفهمانیم که ماهم آری..سرمان میشود

عزیز دل من
بدان که تنها امید قلب خسته من تویی
مایه آرامش روح و روانم تویی
بدان که دیگر منی وجود ندارد و
سراپا تویی
تویی که منو با خودم..با خدام ..با عشق اشنا کردی
توبودی که معنای پاک بودن و پاک زیستن رو نشانم دادی
نه هیچ ترسی ندارم از حرف و کنایه های مردم و
با تمام نیرو داد میزنم که:
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هردوجهان آزادم

 خیلی دلم گرفته بود...ببخشید اگه زیاد شد و به دل میزنه ولی اینو نه برای تعریف و تمجید که عالی بود و زیبا بود و این حرفا ننوشتم بلکه برای دل بدبخت خودم نوشتم و هر کس که عشق مهمان دلش باشد می داند که چه می گویم و دردم چیست. تازه باز اونجوری که خواستم نتونستم حرفامو بگم



به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


AMIR_CAREERMAN
ارسال پاسخ

sarakhanum :
اولین بلاگ مبارک...:)

کارت عالی بود...

من میدونم تو آیندت روشنه...پیشرفت میکنی{trol13}



AMIR_CAREERMAN
ارسال پاسخ

REYHANAK :
مـــــــــــــــــــــــــرسی داداش گلم..بیخیال دتیاآآ{18}

mersi abji manoonam ke oomadi sar zadi
(67}

sarakhanum
ارسال پاسخ

اولین بلاگ مبارک...

کارت عالی بود...

من میدونم تو آیندت روشنه...پیشرفت میکنی

REYHANAK
ارسال پاسخ

مـــــــــــــــــــــــــرسی داداش گلم..بیخیال دتیاآآ

AMIR_CAREERMAN
ارسال پاسخ

siamak :
خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگ بود . کیف کردم..
دستت طلا
ازین بهتر نمیشد..مرسی

nokaretam dadash fadaei dai hezarta

AMIR_CAREERMAN
ارسال پاسخ

mmiillaadd :
:-x:-x:-x:-x:-x:-x:-x:-x:-x:-x:-x:-x:-x:-x:-x

mamnoon dadash

AMIR_CAREERMAN
ارسال پاسخ

SAHARAZAD :
دل خوش به عشق شما نیستم ای اهل زمین!
به خدا معشوق من اون بالاییست

{67}

mersi az hozooretoon

siamak
ارسال پاسخ

خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگ بود . کیف کردم..
دستت طلا
ازین بهتر نمیشد..مرسی

mmiillaadd
ارسال پاسخ
AZAD
ارسال پاسخ

دل خوش به عشق شما نیستم ای اهل زمین!
به خدا معشوق من اون بالاییست


AMIR_CAREERMAN
ارسال پاسخ

asal100 :
Tavalode avalin bloget mobarak

{69}


asal100
ارسال پاسخ

Tavalode avalin bloget mobarak