شانه های عاشقان گر تکیه گاه اشک هاست

پس چرا بر شانه ام اشکی نمی ریزد کسی

زنگ زدم مدرسان شریف!

گفت: بله, بفرمایید

گفتم: مدرسان شریف

گفت: بله درسته, امرتونو بگید

گفتم: مدرسان شریف

گفت: مسخره کردین؟

گفتم: مدرسان شریف

گفت: دیگه مزاحم نشید

گفتم: مدرسان شریف

حقشونه نامرداااااااا یکم بفهمن ما چی میکشیم

والااااا

رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمی بینم

سرم قربان آن دشمن که بوئی از وفا دارد

عشق چون کهنه شود معتبر شود عاشق/
دوست چون قدیمی شود حرمت دگر دارد

دو روز در هفته است که اصلا نسبت به ان نگران نباشید

یکی از این روزها :

دیروز است که گذشته است و دیگری فرداست که هنوز نیامده است

گاهی سکوت یعنی کلی حرف :

که دردهای روزگار ، حال گفتنش را از انسان میگیرد

در جهان غصه کوتاهی دیوار مخور

حسرت کاخ رفیق و زر بسیار مخور

گردش چرخ نگردد به مراد دل کس

غم بی مهری آن مردم بی عار مخور

ترکه نیسانش از تپه بالا نمیرفت گفت؛یا امامزاده داود ی بسته خرما نظرت میکنم وقتی بالا میرسه میگه بیخیال نظر!تو سرازیری ترموزش برید گفت یا امامرضا بدادم برس داود برا ی بسته خرما داره خون ب پا میکنه

هر وقت تو زندگی رسیدی به جایی که یه در بزرگ با یه قفل گنده داره اصلا نترس! چون اگه قرار بود باز نشه به جای در، دیوار می ذاشتن