توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
مادر خطاب به بچه ی خردسالش :
هیچ میدونستی وقتی که اون شیرینی رو یواشکی برمی داشتی ، در تمام مدت ، خدا داشت تورو نگاه میکرد ؟
- آره مامان جونم !
_فکر میکنی به تو چیزی می گفت ؟
- می گفت غیر از ما دو نفر کسی نیست ، پس میتونی دوتا برداری !
"خداوند امید شجاعان است ، نه بهانه ی ترسوها
نظرات دیوار ها
ای جان
جالبو قشنگ..
خیلی خوب ...
جمله آخر
نورمن وینسنت پیل ...