بلاگ كاربران


  • ماندلا

  • می بخشم اما فراموش نمی کنم
  • دلتنگ

  • برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را . . . به میهمانی گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به بادها می داد و دستهای سپیدش را به آب می بخشید دلم برای کسی تنگ است که چشمهای قشنگش را به عمق آبی دریای واژگون می دوخت و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند دلم برای کسی تنگ است که همچو کودک معصومی دلش برای دلم می سوخت و مهربانی را نثار من می کرد دلم برای کسی تنگ است که تا شمال ترین شمال با من رفت و در جنوب تری…
  • دلتنگم

  • باز هم پنجره ام را می بندم هوا سرد است از زمانی که رفتی اینجا پاییز است و سرد امروزم دلتنگم دلتنگ تر از زمان بیا بیا که پنجره هم طاقت انتظار ندارد