از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب ؟

شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب !

پشت ستون سایه ها روی درخت شب

می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب

می دانم آری نیستی اما نمی دانم

بیهوده میگردم به دنبالت چرا امشب

قیافشو

آموخته ام که وقتی ناامید میشوم

خداوند با تمام عظمتش ناراحت میشود

و عاشقانه انتظار میکشد که به رحمتش امیدوار شوم . . .

+5

http://www.hamkhone.ir/member/39551/blog/view/199559--/

بیا شمع ها رو فوت کن
تولد سیامک ، مدیر افتخاری ، مبارک

دعوا کن .... ولی با کاغذت

اگر از کسی ناراحتی ؛ یک کاغذ بردار و یک مداد
هرچه خواستی به او بگویی روی کاغذ بنویس
خواستی داد هم بکشی تنها سایز کلماتت را بزرگتر کن
نه صدایت را....
آرام که شدی برگرد و کاغذت را نگاه کن
آنوقت خودت قضاوت کن
حالا میتوانی تمام خشم نوشته هایت را با پاک کن عزیزت پاک کنی
دلی را نشکانده ای ؛ وجدانت را هم نیازرده ای
خرجش همان مداد و پاک کن بود نه بغض و پشیمانی
"گاهی میتوان از کوره خشم پخته تر بیرون آمد"
به همین آسانـــــــی
زندگــــــــــــــــی این است !​

5+

سر کلاس تنظیم خانواده ، استاد گفت :
کسی اینجا متاهله ؟
یکی از بچه ها گفت : من !
همه یه جوری برگشتن نگاش کردن ،
در این حد که طرف گفت :
خب باشه طلاقش میدم

زنگ زدم به خواهر شوهرم و مادر شوهرم.پیشاپیش روز معلمو تبریک گفتم...☺
.
.
.
.
.میگن ماکه معلم نیستیم...؟

کوتاه ترین جوک جهان:
.
دو تا زن کنار همدیگه ساکت نشسته بودن !

حیفم آمد صبح را با نفس خوب خدا "ها" نکنم

بیت بی معنی "من بودن" را با غزلهای صدا "ما" نکنم

حیفم آمد که در این روز دل انگیز خدا…

گره ی کوچکی از قلب کسی وا نکنم

حیفم آمد که در این روزگه زودگذار …

اینهمه مهر که به من بخشیدند …

عاقبت در نگه منتظری جا نکنم