درد دل که میکنی؛
ضعف هایت،
دردهایت را میگذاری توی سینی و تعارف میکنی
که هرکدامشان را که میخواهند بردارند:
تیزکنند…
تیغ کنند…
و بزنند به روحت…

يه بار رفتم خونه دوستم، دوستم عربده زد:
مامان ناهار چي داريم؟ مامانشم عربده زد :دسته خر
دوستم عربده زد :مامان ادب داشته باش، مهمون داريم
مامانش عربده زد :سلام، قيمه!
+5

بعضـی وقتا دردات اونقـــــدر شخصــــی میشـــن . . .

کــه بـا خـودتـــــم حــرفشــــو نمـــی زنـــــی

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،

آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.