من دلم مبحواهد یک زن باشم

من دلم مبحواهد  یک زن باشم  ..... 

یک زن آزاد..... یک زن آزاده .....

   من متولد میشوم ، رشد میکنم ، تصمیم میگیرم و بالا میروم .من گیاه وحیوان نیستم . جنس دوم هم نیستم

 من یک روح متعالی هستم ، تبلوری از مقدس ترین ها !  .....من را با باورهایت تعریف نکن !

   بهتر بگویم تخقیر نکن ! ..............

من آنطور که خود می پسندم لباس می پوشم ، قرمز ، زرد ،نارنجی ، برای خودم آرایش می کنم ، گاهی غلیظ ، می رقصم ، گاه آرام ، گاه تند ، می خندم بلند بلند بی اعتنا به واکنش دیگران ......

برای خودم آواز مبحوانم حتی اگر صدایم بد باشد و فالش بخوانم ، آهنگ میزنم و شادترین آهنگ ها را گوش

می دهم ، مسافرت میروم حتی تنهای تنها ....

خرف میزنم ، یاوه می گویم و گاهی شعر، اشک می ریزم ! من عشق می ورزم ....من می اندیشم ....

من نظرم را ابراز میکنم حتی اگر محالف میل تو باشد ؟!

حتی اگر تمام ابن ها با آنچه تو از مفهوم یک زن خوب در ذهن داری مغایر باشد .....

زن در باور من یک موجود مقدس است  ........نه از آن ها که تو در گنجه می گذاریشان یا در پستو قایم میکنی

تا مبادا چشم کسی به آن بیفتد . نه بدنش و نه روحش را نمی فروشد ، حتی اگر گران بخرند .

اما هر دو را هر وقت دوست داشته باشد هدیه می دهد به هر که بخواهد ...

او یگ موجود آزاد است ، اما به هرزه نمی رود ، نه برای خاطر تو یا حرف دیگری ، به اچترام و  ارزش و شان خودش ، 

زن در باور من یک موجود مستقل است ، نه به دنبال تگیه گاه می گردد که آویزش شود ، نه صندلی که رویش

حستگی در کند ونه نردبان که از آن بالا رود ، او به دنبال یک همسفر است ، یک همراه ، شانه به شانه ،

گاه من تکیه گاه باشم گاه او ، گاه من نردبان باشم ، گاه او .مهر بورزد و مهر دریافت کند ...

اگر عشق باشد ، زندگی باشد ! زن من یک مو جود سنگی بی احساس و بی مسئولیت هم نیست ،

ظرافتش ، مخبتش ، هنرش ، فداکاریش ، شهوتش و احساسش را آنگونه که  بخواهد خرج می کند ،

برای آنهایی  که لایق آن هستند .....

زن من تا جایی که بخواهد تحصیل می کند ، کار میکند ، در اجتماع فعال است و برای ارتقاء خویش تلاش

 می کند نه مانع دیگران میشود و نه اجازه می دهد دیگران او را از حرکت باز دارند .

گاهی برای همراهی سرعتش را کم میکند اما از حرکت باز نمی ایستد . رستانش پر حرارتند و روحش پر شور ..

من یک زنم ...نه جنس دوم ...نه یک موجود تابع ...نه یک ضعیفه ........نه یک تابلوی نقاشی شده ،نه یک عروسک متحرک برای لذت تو .....نه یک دستگاه جوجه کشی ............

من سعی می کنم آنگونه که می اندیشم باشم ، بی آنکه دیگری را بیازارم ... ورای تمام تحجرات کور ، هنجارهای ناهنجار ، تقدسات نامقدس ........

باور داشته باش من هم اگر بخواهم میتوانم خیانت کنم ، بی تفاوت و بی احساس باشم ، اگر نبوده ام و نیستم ،

نخواسته ام و نمی خواهم ............

آری ، زن من عشق می خواهد وعشق می ورزد ... حالا تو بگو لیاقت همراهی زنان اینچنین را داری ؟؟؟!!

و من به زن وجودم افتخار می کنم ، هر روز و هر لحظه ....من به تمام زنان آزاده و سر بلند دنیا افتخار میکنم

و به تمام مردانی که یک زن را اینگونه می بینند و تحسین می کنند و دو شادوش زنان برای رسیدن به تساوی

حقوقشان گام بر میدارند .