دیوار کاربران


hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۶/۳۱

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام

دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام

من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام

hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۶/۳۱

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام

دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام

من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام

hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۶/۳۱

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام

دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام

من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام

hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۶/۳۱

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام

دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام

من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام

hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۶/۳۱

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام

دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام

من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام

hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۶/۳۱

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام

دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام

من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام

hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۶/۳۱

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام

دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام

من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام

hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۶/۳۱

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام

دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام

من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام

parasto00
parasto00
۱۳۹۳/۰۶/۲۸

ــــَ ـــعضے وَقتـآ بـــآیَـد

یَقـِـﮧے اِحسـآســآتـــ روُ بگیــــرے

بزَنـے تــُو گــُوشِشـــ

بـآ تـــَـمـآمـ قُـدرَتــ سَرش داد بـزَنے بگے :

خـــــــَــــفِـﮧ شُو دیگِـﮧ بَسِـﮧ

تـــآ اَلآטּ هـر چــــــے ڪِشیـدَمـ

بـﮧ خـــآطـِر تــــُــــــو بــُوده

+5

hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۶/۲۸