بلاگ كاربران


  • ؟

  • آنگاه که تقدیر نیست و از تدبیر نیز کاری ساخته نیست خواستن اگر با تمام وجود با بسیج همه اندامها و نیروهای روح و با قدرتی که در صمیمیت است تجلی کند اگر هم هستیمان را یک خواستن کنیم یک خواستن مطلق شویم و اگر با هجوم و حمله‌های صادقانه و سرشار از امید و یقین و ایمان بخواهیم پاسخ خویش را خواهیم گرف…
  • فهم

  • به من بگو: نگو! ……………. نمی گویم اما نگو : نفهم! که نمی توانم من می فهمم
  • عجب خوش شانسیی

  • پیر مرد روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت. روزی اسب پیرمرد فرار کرد، همه همسایه ها برای دلداری به خانه پیر مرد آمدند و گفتند:عجب شانس بدی آوردی که اسبت فرارکرد!روستا زاده پیر جواب داد: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ همسایه ها با تعجب جواب دادن: خوب معلومه که این از بد شانسیه!هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیر مرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه بر…
  • معنی دوست داشتن واقعی

  • خانواده بسیار فقیری بودند که در یک مزرعه و یک کلبه کوچک کنار مزرعه کار و زندگی می‌کردند، کلبه آنها نه اتاقی داشت و نه اسباب و اثاثیه ای. اعضای خانواده از برداشت محصولات مزرعه آنقدری گیرشان می‌آمد که فقط شکمشان را به سختی سیر کنند. اما یک سال بدون هیچ علتی، محصول کمی بیشتر از حد معمول بدست آمد، در نتیجه کمی بیش از نیازشان پول بدست آوردند… زن کاتالوگ کهنه و خاک گرفته ای را بیرون کش…
  • عشق چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • تا حالا شده عاشق بشين؟؟؟   ميدونين عشق چه رنگيه؟؟؟ ميدونين عشقق چه مزه اي داره؟؟؟ ميدونين عشق چه بويي داره؟؟؟ ميدونين عاشق چه شکليه؟؟؟ ميدونين معشوق چه کار ميکنه با قلب عاشق؟؟؟ مدونين قلب عاشق براي چي ميزنه؟؟؟ ميدونين قلب عاشق براي کي ميزنه؟؟؟ ميدونين ...؟؟؟ اگه جواب اين همه سئوال رو ميخواين! مطلب زير رو بخونين...خيلي جالب و آموزندس... وقتي يه روز ديدي خودت اينجايي و دلت يه جاي ديگه … …
  • آخرین راه رسیدن ب هم

  • شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لب…
  • اولین نگاه

  • ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺩﯼ . . . ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﺯﺩﯾﺪﯼ . . . ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﭘﮋﻣﺮﺩﯼ . . . ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ . . . ﺻﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺒﻬﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯽ . . . ﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﻤﮑﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺩﯼ . . . ﺣﺘﯽ ﻧﻤﮑﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﯽ . .. ﻫﻤﻪ . . .ﺣﻼﻟﺖ ﺑﺎﺷﺪ ! ﺟﺰ " ﻟﺮﺯ ﺩﻟﻢ ﺩﺭﺍﻭﻟﯿﻦ نگاه!" ﺣﺮﺍﻣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽ…
  • گاهی و همیشه

  • ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ، ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤــــــــــﯿﺪ ، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ! ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒـــﺮ ﮐﺮﺩ ... ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ، ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ، ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠــــــﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ ! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕــــــــــﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨــــﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ... ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ&n…