دیوار کاربران
majidby
۱۳۹۲/۰۹/۱۶
پرنده ای که رفت بگذار برود |
|
arash55
۱۳۹۲/۰۹/۱۶
هی فلانی میدانی؟ میگویند رسم زندگی چنین است... |
|
rambod212
۱۳۹۲/۰۹/۱۶
خداوندا رفیقم را تو یاری کن پناهش باش و درحقش توکاری کن، الهی هرچه میخواهد نصیبش |
|
abbas69
۱۳۹۲/۰۹/۱۵
كنون رزم virus و رستم شنو دگرها شنيدستي اين هم شنو • كه اسفنديارش يكي disk داد بگفتا به رستم كه اي نيك زاد • در اين disk باشد يكيfile ناب كه بگرفتم از سايت افراسياب • برو سير مي كن بدين disk هان! كه هم نون و هم آب باشد درآن • تهمتن روان شد سوي خانه اش شتابان به ديدار رايانه اش • چو آمد به نزد mini tower اش بزد ضربه بر دكمه ي power اش • دگر صبر و آرام و طاقت نداشت مران diskرا در drive اش گذاشت • نكرد هيج صبر و نداد هيج لفت يكي list ازroot ديسكت گرفت • در آن disk ديدش يكي file بود بزد enter آن جا و اجرا نمود • كز آن يك demo گشت زان پس عيان به فيلم و به موزيك و شرح و بيان • به ناگه چنان سيستمش كرد hang كه رستم در آن ماند مبهوت و منگ • چون رستم دگر باره reset نمود همي كرد هنگ و همان شد كه بود • تهمتن كلافه شد و دادزد زبخت بد خويش فرياد زد • چو تهمينه فرياد رستم شنود بيامد كه ليسانس رايانه بود • بدو گفت رستم همه مشكلش و از آن disk و برنامه ي خوشگلش • چو رستم بدو داد قيچي و ريش يكي ازbootable ديسك آورد پيش • يكي اندر آن disk بود بر آورد آن را و اجرا نمود • همي گشت tool kit هارد اندرش چو كودك كه گردد پي مادرش • به ناگه يكي رمز virus يافت پی حذف امضاي ايشان شتافت • چو virus را نيك بشناختش مرا از boot sector برانداختش • يكي ضربه زد بر سرش toolkit كه هر بايت آن گشت هشتاد bit • چنين گفت تهمينه با شوهرش كه اين بار بگذشت از پل خرش • دگر باره اما جهالت مكن ز رايانه اصلا تو صحبت مكن • قسم خورد رستم به پروردگار نگيرد دگر disk از اسفنديار |
|
Mohamad73
۱۳۹۲/۰۹/۱۵
✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤ |
|
o__O
۱۳۹۲/۰۹/۱۴
باطن آرایش بیشتری میخواهد، باور کن!! |
|
mojiBnD
۱۳۹۲/۰۹/۱۴
عشق همانند مغناطيسي است که ما را به مبدا خود جذب مي کند |
|
miladsj
۱۳۹۲/۰۹/۱۴
ترسم که شعر سنگ مزارم این شود: |
|
Mohamad73
۱۳۹۲/۰۹/۱۴
✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤ |
|
Mohamad73
۱۳۹۲/۰۹/۱۱
✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤ |