دیوار کاربران
abdi
۱۳۹۲/۰۱/۱۸
بازی عشق این بود که من بشمارم و تو قایم شوی به همان رسم های قدیمی کودکانه (قایم باشک) هنوز نشمرده بودم که رفتی و چنان ناپیداکه برای همیشه بدنبالت سرگردان و آواره شدم لعنت به این بازی بچه گانه لعنت |
|
Rasoul
۱۳۹۲/۰۱/۱۸
بیا تا مقدسترین عشق دنیا را به همگان نشان دهیم. |
|
alireza1487
۱۳۹۲/۰۱/۱۸
بسلامتی اون پدری که هنگام تراشیدن موی کودک مبتلا به سرطانش گریه فرزندش رو دید،و |
|
mohsen2012
۱۳۹۱/۱۲/۲۷
تنها یک برگ مانده بود … |
|
parha0643
۱۳۹۱/۱۲/۲۷
دستانت را بده من تا از روی آتش بپریم. انها که سوختند تنها بودند پیشاپیش چهارشنبه سوری شما مبارک |
|
Vorojak72
۱۳۹۱/۱۲/۲۷
تق تق فش فشه، فاصلمون كم بشه، هيزم و نفت و آتيش، دوست دارم خداييش، سيب زميني به سيخه، عكس گلت به ميخه، غماتو بيار فوتش كن، كينه داري شوتش كن. |
|
alireza1487
۱۳۹۱/۱۲/۲۷
عزیز بودن آدما به این نیست كه وقتى مىبینی شون خوشحال میشى، |
|
Aryan
۱۳۹۱/۱۲/۲۷
دو قدم مانده به خندیدن برگ |
|
BlAcKkNiGhT
۱۳۹۱/۱۲/۱۸
+5 |
|
MOHAMADREZA1375
۱۳۹۱/۱۲/۰۵
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند |