بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
کتاب دوستی8
- تعداد نظرات : 0
- ارسال شده در : ۱۳۹۸/۰۴/۲۱
- نمايش ها : 142
دوستی « ۸ » قرآن کریم و فقهپژوهی روشمند
«یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلاَةِ مِنْ یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَی ذِکرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیعَ ذَلِکمْ خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ تَعْلَمُونَ».(۱)
ـ ای کسانی که ایمان آوردهاید چون برای نماز جمعه ندا درداده شد، به سوی ذکر خدا بشتابید و داد و ستد را واگذارید. اگر بدانید، این برای شما بهتر است.
بیان: این دوستی تأکید دارد فقیهان نیز باید با قرآن کریم آشتی نمایند و با این کتاب تمامی دانشها دوست گردند. آیهٔ یاد شده حکم نماز جمعه را بیان میدارد. ما در جای خود فقهپژوهی روشمند را بر سه پایهٔ توجه به مقتضای زمان و مکان، شناخت موضوع و دقت بر معیار حکم دانستهایم. اما این سه پایه را باید بر مبنای فهم حکم از قرآن کریم قرار داد و پیش از توجه به روایات و دیگر مستندات فقهی، لازم است به قرآن کریم رجوع داشت و حکم را از این کتاب عزیز خواست. ما در بحثهای فقهی خود نخست به آیات الاحکام توجه داریم و پیش از هر چیز بر آن هستیم تا فقه خداوند را به دست آوریم، سپس به فقه حضرات معصومین علیهمالسلام و روایات توجه داریم و بعد از آن است که به کتابهای فقیهان بزرگ مانند شیخ و آخوند نگاه میاندازیم. متأسفانه، ثقل باطن قرآن کریم که نزدیکی و دوستی با آن به صفا، شکر، آگاهی و زمینههای دیگر نیاز دارد، سبب شده است قرآن کریم در پژوهشهای فقهی به اهمال کشیده شود. امروزه سخن حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام که قرآنکریم را به: «بحر عمیق» توصیف نمودهاند هنوز در حوزهها نه نمود دارد و نه حتی مفهوم و آنچه دربارهٔ قرآن کریم گفته میشود تناسبی با این کتاب غریب ندارد و این کتاب آسمانی تنها به کتاب هدایت و اخلاق شناخته میشود و حتی به عنوان کتاب قانون شناخته نمیشود. هستند افرادی که هنوز میگویند آیات قرآن کریم اهمال دارد و معصوم علیهالسلام باید آن را معنا کند و حتی روش قرآن به قرآن علامه طباطبایی را محکوم مینمایند. در نظر آنان قرآن کریم تنها امر به نماز میفرماید، اما این که چگونه باید نماز خواند، چیزی از این کتاب که تمامی رطب و یابس را در خود دارد، به دست نمیآید. البته این کوتاهی فهم آنان در استفاده از قرآن کریم را میرساند. آنان مدعی هستند دستور پرداخت زکات در قرآن کریم آمده است ولی احکام جزیی آن و شیوهٔ پرداخت زکات را باید از روایات استفاده کرد. همچنین در آیهای که پیش از این ذکر شد آمده است: «إِذَا نُودِی لِلصَّلاَةِ»، برخی فقیهان میگویند فعل «نُودِی» مجهول است، و قدر متیقّن آن، ندای معصوم را شامل میشود، ولی نسبت به ندای غیر معصوم شک پیدا میشود، در نتیجه تکلیفی در زمان غیبت نسبت به نماز
۱٫ جمعه / ۹٫
(۱۵)
جمعه ثابت نمیشود و این آیه را با کمترین ایراد شک یا اجمال از میدان فقاهت بیرون میبرند. در چنین مواردی باید به تکنیک فهم قرآن کریم رسید. قرآن کریم برای آنان که از روش فهم قرآن کریم بیبهرهاند، اهمال دارد و چنین کسانی تنها قرآن کریم را قرائت میکنند تا به ثواب قرائت آن نایل آیند و بهرهای علمی از این کتاب علوم ندارند. برداشت از روایات بدون در دست داشتن تکنیک فهم آیات قرآن کریم که سند حجیت روایات است و ارزش صدق روایات را باید با عرضه حدیث بر این تنها کتاب خدا به دست آورد. رجوع به سنت منقول بدون جاری شدن اندیشهٔ قرآن کریم، قابل استفاده نمیباشد و استنباط از آن به دلیل نداشتن سند حجیت، ابتر است. فهم آیات قرآن کریم نیز چنین است که هر آیهای ثقلی دارد که باید به آن رسید؛ همانطور که یک خودرو چراغ، درب، فرمان، اتاق و قطعات مختلف دیگری دارد اما همه بر شاسی خودرو سوار میشود. یک آیه از قرآن کریم نیز واژگان و مطالبی متنوع دارد که باید شاسی و مرکز ثقل معنای آیه را یافت. البته این کار به مهارت بالایی نیاز دارد و در پرتو سالها زحمت و تحقیق به دست میآید.
اگر کسی با در دست داشتن تکنیک یاد شده و با دیدی فقهی به قرآن کریم نگاه بیندازد، قرآن کریم را جز کتاب فقه نمیبیند، گویی قرآن کریم تنها برای تبیین احکام فقهی نازل شده است. این خاصیت زبانی وحی آسمانی است که حمالة الوجوه است و گفتن از هر دانش را بر میتابد. خداوند در این کتاب به گونهای با بشر سخن گفته است تا برای او از هر دانشی گفته باشد و یک واژه تمامی واژگان را در خود داشته باشد. اگر کسی در هر دانشی که تخصص دارد به کتابی غیر از قرآن کریم در حد مصدر و مرجع توجه داشته باشد و به سخنی اعتماد کند، غافل است.
حتی در مراجعه به روایات، اهل بیت علیهمالسلام قرآن کریم را سند حجیت احادیث دانستهاند و فرمودهاند روایتی که با قرآن کریم تطبیق نداشته و هماهنگ نیست را به دور افکنید یا به دیوار بزنید که این تعبیر، تندترین تعبیر دربارهٔ سخنی است که احتمال قداست از آن میرود. قرآن کریم مانند لابراتوار و آزمایشگاه است که صحت و درستی هر چیزی حتی احکام فقهی را باید با تأیید آن خواست.
نخستین نظر را ایجاد نمایید !