دیوار کاربران


miladsj
miladsj
۱۳۹۳/۰۷/۰۶

دوستان بلاگ جدیدمه
تقدیم به بهترین دوستام توی همخونه ک خیلی چیزا بهم یاد دادن ..........
http://www.hamkhone.ir/member/18259/blog/view/150082/
خوشحال میشم نظراتونو ببینم
دوستار شما MILAD______SJ

+5

hadel
hadel
۱۳۹۳/۰۷/۰۶

سلام حوصله داشتی بخون این متنو درد دل منه...

................................................................
هی چشممان روشن چه عجب جواب دادی...

هردفعه که قطع میکردی انگارفحش میدادی...

واسه چی میترسی یعنی به صدام شک داری؟

بایدم قطع کنی یادت رفته حق داری...

جوابمونوبده خب غریبه نیست منم...

شماوزهرمارخب عطیقه کیه منم...

من واست خوب بودم اینجوری باهام بدنکن...

حرفم تموم نشده ی دقه واساقطع نکن...

باتوام تویی که هیچی ازم نزاشتی جزیه جسد...

اخه توکه مال این حرفانبودی بی خود اومدی وسط...

بدکردم همجوره به ایین تودل دادم؟

مشگلت قیافه بود؟یاماشین مدل بالا؟

کسی که دل ودینتو برده تادوسه ماه دیگه اتیشش میخوابه...

اونی که من دیدم ازتو بهترشم ازجلوچشش میوفته...

میبینم اون روزگاری که روزگارت ورق میخوره...

خیلی بدبختی عوق حالم ازت بهم میخوره...

ببخش هرچی تودلم بودیدفه همشو بس دادم...

یه لحظه عصبی شدم کنترلمو ازدست دادم...

جات خالی چندروزه حالوروزم خنده داره...

عکستومیبینم وکز میکنم گوشه اتاق...

هرکسی حالمو میبینه میگه افسرده شدی...

خودمم نمیدونم جزبدی ازتوچی دیدم...

که هنوزم یه دنیاخاطرس هرعکس تو...

من نمیتونم ترکت کنم کاملابرعکس تو...

چقدگفتم ترکم نکن ازاین دل داغون نرو...

گفتم من بدون تونمیدونم دق میکنم میمیرم نرو...

هرکی هرچی سرت اورده بود همشو سرمن اوردی...

تومیخوای منو دیوونه کنی اخرش کارخودتو کردی...

هی دل من همینجوری ی عالمه غم داشت...

ازتو این همه غم فقط شکست عشقی کم داشت...

که اونم به لطف تو بدجوراشکارشد...

خودمونیم بامعرفت بدجوردلمو شکستی...

فک میکنی جزتو کسی واسه من نیست؟

نه خب هست خودت میدونی دوروبرم مثل تو زیاده...

فقط بگو ازعشق این عاشقت چی گذاشتی؟

کسی که بخاطرتو تامرز خودزنیم رفت...

چیکارت کردم اخه اینجوری عقده داشتی؟

اعتراف کن مثل من چندنفراینجورداشتی؟

صفامیکنی این روزا.خیانت خوشه؟

ثابت شدوجودتو برغل وغشه...

نه فایده نداره بیدارنمیشه هرکسی که خودشو به خواب زده...

به توامیدی نیست خدای منم بزرگه...

حلالت میکنم هرچی این مجنونو عذاب دادی...

من حرفم تموم شد ممنون که جواب دادی...

یاعلی...

mahrad
mahrad
۱۳۹۳/۰۶/۲۸

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با حالتی مؤدبانه گفت:«ببخشید آقا! من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟!»

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا دررفت و میان بازار و جمعیت، یقه ی جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود او را به دیوار کوفت و فریاد زد:« مرتیکه عوضی..مگه خودت ناموس نداری؟ خجالت نمیکشی؟!»

جوان اما خیلی آرام بدون اینکه از رفتار و فحشهای مرد عصبی شود و واکنشی نشان دهد همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد:
«خیلی عذر میخوام..فکر نمیکردم این همه عصبی و غیرتی بشین! دیدم به خاطر وضع ظاهر خانومتون دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم..حالا هم یقمو ول کنین! از خیرش گذشتم..»
مرد خشکش زد...همانطور که یقه ی جوان را گرفته بود آب دهانش را قورت داد و زیرچشمی زنش را برانداز کرد..!

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۶/۲۸

کـــســـی که ســلــول انــفـــرادی را ســاخــت
مـــی دانــســـتـــــــــ
ســـخــت تــــريــن کـــار انـــســـان
تحـــمـــل خــويــشتــن استــــ . . .

+5

mahrad
mahrad
۱۳۹۳/۰۶/۲۸

سلام برادر رزمنده من یک دانش اموز دبستانی هستم خانوم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان جبهه های حق علیه باطل نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم
بامادرم رفتیم از مغازه بقالی کمپوت بخرم قیمت هرکدام از کمپوتا روپرسیدیم اما قیمت انها خیلی گران بود حتی کمپوت گلابی که قیمتش 250 تومان بود واز همه ارزان تر بود را نمیتوانستم بخرم اخر چول ما به اندازه سیر کردن شکم خوانواده هم نیست در راه برگشت کنار خیابان این قوطی خالی کمپوت را دیدم .برداشتم وچندین بار بادقت ان راشستم تل تمیز تمیز شد حالا یک خواهش دارم از شما برادر رزمنده هروقت که تشنت شد با این قوطی اب بخور تا من هم خوشحال بشم و فکر کنم که تونستم به جبهه ها کمکی کنم .
بچها تو سنگر برای خوردن اب توی اون قوطی نوبت میگرفتن اب خوردنی که همراهش ریختن چند قطره.....اشک بود؟؟؟

hadel
hadel
۱۳۹۳/۰۶/۲۷

سلام من امروز با صدای پرنده های تو باغم ازخواب بیدارشدم...
رفتم دسشویی فرنگیمو برگشتم صبحانه بخورم...
صبحانه نگو... خدمتکارام یه سفره برام انداخته بودن 20متر وهرچی که فکرشو بکنی توسفره بود...هیچی دیگه صبحانه روخوردم و با فراری البالوییم رفتم بیرون ی چرخی بزنم...داشتم میرفتم یهو یه زانتیا نوک مدادی اومد کنارم 5تا پسر هیکلی توش بود...یکیشون گفت هی بچه سوسول بزن کنار کارت داریم...
منم زودزدم کنار ورفتم پایین اقا دیدم همشون پیاده شدن وباگرزوچماق اومدن گفتن دیروز توجاده چالوس چرا ازما سبقت گرفتی؟
منم گفتم گرفتم ک گرفتم که چی؟هاهاها...
یهویکیشون حمله کردباگرز بزنه توسرم اقا سرتو درد نیارم گرزو ازش گرفتم وافتادم به جونشون...تااونجایی که میخوردن زدمشون یکیشون ضربه مغزی شد مرد...یکی دیگشون کلا فلج شد..اون یکیم جفت دستاشو قلم کردم..یکی دیگشونم جفت پا ودستشو شکستم...واخریم که خیلی پرو بود رو گرفتم وگرزو توسرش شکستم...میخواستم سوارماشینم بشم که یهوپلیس رسید...ومنم ازخواب بیدارشدم.....

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۶/۲۷

✽تنهــــــا چیــــــــزی که بایـد از زندگـــی آمــــوخت✽
✽فقــط یــک کلمـــــــه اسـت✽

* میگـــــــــــذرد *

✽امـــــا دق میدهــد تا بگـــــــذرد✽

+5

Kaveh33
Kaveh33
۱۳۹۳/۰۶/۲۷

●●●●●●▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●ا

.•*.
˙·٠●❤ Buz Tutar Yanizlighim ❤●٠

مورد داشتیم اسید پاشیدن به صورت دختره
ولی هیچیش نشده
لامصب آرایش نیس که ، ایزوگام شـــــرقه ، نم پس نمیده)))))))

•*.
˙·٠●❤ Har Zaman Kalbimdesin Narde Olursan Ol Angak Buno Bilmalisin Birtak Seni Seviyorum Ashkim ❤●٠·˙

●●●●●●▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●ا

hadel
hadel
۱۳۹۳/۰۶/۲۴

«اَللّهمَ صَلّّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ محمد»
یه صلوت بفرست برا مادرای خوب.....................

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۶/۲۰

از يكي كه خوشت نياد
حتى كوچكترين حركاتش چندش آوره
.
.
حالا كافيه
.
.

از يكي خوشت بياد
خرابكارياش هم شيرين ميشه برات…

دله ديگه
خره
منطق نداره!