توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
اگر...
- اگر وقت نداری حالم را بپرسی درکت می کنم اگر وقت نداری با من صحبت کنی درکت می کنم اگر وقت نداری مرا ببینی در کت می کنم اما اگر بعد از تمام اینها، دیگر دوستت نداشتم اینبار نوبت توست که درکم کنی.
شعر زیبا از قیصر امین پور در توصیف خدا
- پیش از این ها فکر می کردم خدا خانه ای دارد میان ابرها مثل قصر پاد شاه قصه ها خشتی از الماس و خشتی از طلا پایه های بر جش از عاج و بلور بر سر تختی نشسته با غرور ماه بر ق کوچکی از تاج او هر ستاره پولکی از تاج او اطلسی پیراهن او آسمان نقش روی دامن او کهکشان رعد و برق شب ، طنین خنده اش سیل و طوفان نعره ی توفنده اش دکمه ی پیراهن او آفتاب برق تیر و خنجر او ماهتاب هیچ کس از جای او آگاه نیست هیچ کس را در ح…
مثنوی شماره 1 (بابا)
- بابا زنگ انشاء شد عزیزان دفتر خود وا کنید ساعتی را با معلم صحبت از بابا کنید صحبت خود را معلم با خدا آغاز کرد کهنه زخمی از میان زخمها &nbs…
از من تا تو
- از من تاتو برگ ریزان پاییز با شاخه هایی شکسته پراز آرزوهای بر باد رفته ازمن تا تو یک آسمان برفی، رها ،هراسان،سردرگم بانفس های سرد بیشمار... ازمن تا تو یک دنیا بغض خفته ،یک سبد دلتنگی ، و چشم های خیس ازمن تاتو پنجره ای بسته روبه دیوار ، ساحلی بی موج ،فریادی در گلو. ازمن تا تو شمع هایی سوخته،چشم هایی به در دوخته. ازمن تا تو لب هایی عاری از لبخند ، اشک هایی جاری بر گونه ،زخم های…