shakila | دیوار کاربران | شبکه اجتماعی همخونه hamkhone

توجه ! عضویت در کانال تلگرام همخونه (کلیک کنید)

	8metri16 ۱۳۹۳/۰۷/۲۷ اگر پرنده را به قفس بیندازی، مثل این است که پرنده را قاب گرفته باشی! و پرنده ی قاب گرفته، فقط تصور باطلی از پرنده است... منت آب و دانه بر سر او مگذار و امنیت و رفاه را به رخ او نکش... عشق، طالب حضور است و پرواز، نه امنیت و قاب ... ،،،،،،،،،،،،،،،مهربون بـاش،،،،،،،،،،،، پاسخ با نقل قول
	hadel ۱۳۹۳/۰۷/۲۵ من دیوانه نیستم فقط کمی تنهایم همین! چرا نگاه می کنی؟ تنها ندیده ای؟ به من نخند من هم روز گاری عزیز دل کسی بودم… او رفت حالا تنهایم تنها ندیده ای؟ http://www.hamkhone.ir/member/30112/blog/view/154755/ +5 پاسخ با نقل قول
	UnknownPoet ۱۳۹۳/۰۷/۰۵ چقدر شب اضافه می آید وقتی تو نیستی... پاسخ با نقل قول
	salar_ag ۱۳۹۳/۰۷/۰۵ بگذارعشق خاصيت تو باشد نه رابطه خاص تو باکسی پاسخ با نقل قول
	↩ᄊªﾌ¡Ð☯ ۱۳۹۳/۰۶/۲۹ مثل سربازی نباشید که آنقدر نامه داد تا اینکه : عشقش عاشق پستچی شد ...! هر چیزی اندازه دارد حتی خوبی ... +5☞ ✔ پاسخ با نقل قول
	UnknownPoet ۱۳۹۳/۰۶/۲۹ گفتی که در قلب تو خواهم ماند و ماندی از آن زمان قبله کمی مایل به چپ شد! پاسخ با نقل قول
	parsik ۱۳۹۳/۰۶/۲۷ سلام... http://www.hamkhone.ir/member/9250/blog/view/147284--/ خوشحال میشم سربزنید... پاسخ با نقل قول
	Kaveh33 ۱۳۹۳/۰۶/۲۲ ●●●●●●▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●ا .•. ˙·٠●❤ Buz Tutar Yanizlighim ❤●٠ به سلامتی روزی که تو سه تا کلمه خلاصه بشم : قطعه … ردیف … شماره …. •. ˙·٠●❤ Har Zaman Kalbimdesin Narde Olursan Ol Angak Buno Bilmalisin Birtak Seni Seviyorum Ashkim ❤●٠·˙ ●●●●●●▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●ا پاسخ با نقل قول
	0Arta ۱۳۹۳/۰۶/۱۵ آدمایی که از رابطه های طولانی میان بیرون خطرناکن … چون اونا میفهمن ؛ میشه یه چیزایی رو از دست داد ، و نَـمــُــــرد …! +5 پاسخ با نقل قول
	UnknownPoet ۱۳۹۳/۰۶/۰۹ تقدیم به شکیلا خانووووووم باد می آید و موهات پریشان شده است / باد با توست...همین است که طوفان شده است آخرش خلق رطب، ختم به لبهای تو شد / مثلا معجزه ها، ختم به قرآن شده است طعم لبهات عسل، "فیه شفاء للناس" / کافر از آیه ی لبهات مسلمان شده است شب یک روز کذایی به خیابان رفتی / بعد از آن شب همه ی شهر خیابان شده است زل زدی سمت افق...بغض شدی...فهمیدم / پشت چشمان تو یک فاجعه پنهان شده است "جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه" / جنگ از دوری چشم تو فراوان شده است رگ زدی...خون دلم ریخت به "گرمابه ی فین" / فرض کن یک شبه شیراز تو کاشان شده است خون به پا کرده ای و شال به سر کرده ای و / راه افتاده ای و جاده هراسان شده است جاده ها حسرت گیسوی تو را می خوردند / پیچ هر گردنه در موی تو "حیران" شده است این! همین کوه فرو ریخته اندام من است / ترک آغوش تو کرده ست که ویران شده است یوسف مصر! به برگشتن خود فکر نکن / مدتی هست که کنعان تو زندان شده است پاسخ با نقل قول