دیوار کاربران


Elnaz7462
Elnaz7462
۱۳۹۳/۰۴/۰۶

خدایاآنقدرمرغ وگوشت گران شده , ماخجالت میکشیم امسال بیاییم مهمانى تو،
خودمون صبحانه ونهاردرست میکنیم میخوریم ,دستت درد نکنه ...

sarakhanum
sarakhanum
۱۳۹۳/۰۴/۰۵

+5

NINJA
NINJA
۱۳۹۳/۰۴/۰۳

اشتون به ظریف گفته شما علیرضا حقیقی رو داشتین جلیلی رو میفرستادین واسه مذاکره؟
یا حقیقی میاد واسه مذاکره یا گزینه جنگ رو میزارم رو میز

NINJA
NINJA
۱۳۹۳/۰۴/۰۳

بعضی از این دخدراااا تو ﺧﻮﻧﻪ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺭﻭ ﺩﺭﺳﺘﻪ ﻗﻮﺭﺕ ﻣﯿﺪﻥ
ﺍﻣﺎ بیرون ﺗﻮ ﻣﻠﻊ ﻋﺎﻡ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﭼﯿﭙﺲ ﻧﺎﺯﮐﻮ،
ﺑﺎ ۸تا ﮔﺎﺯﻭ ۲تا ﺗﺮﻣﺰ ﻭ ۳ﺗﺎ ﻧﯿﻢ ﮐﻼﺝ و ۴بار خاموش کردن ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ !

NINJA
NINJA
۱۳۹۳/۰۴/۰۳

بعضی دخترا هم هستن که
کاری به گرمای تابستون و سرمای زمستون ندارن
در هر حال چکمه میپوشن
اینا باقی مونده ارتش هیتلر هستن در آماده باش کامل به سر می‌برن

LaMis
LaMis
۱۳۹۳/۰۴/۰۱

http://www.hamkhone.ir/member/42694/blog/view/125472/

+5 VASE U

=20

ینی من موندم چرا+5 تــون برا بلاگم ثبت نمیشه

مشکل کجاست

peida
peida
۱۳۹۳/۰۳/۳۱

http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog/view/125187/ سلام مهمون صندلی داغ این هفته منم خوشحال میشم تشریف بیارید.

NINJA
NINJA
۱۳۹۳/۰۳/۳۰

بزرگترین بدی زندگی اینه که
هیچ وقت
اون چیزی رو که می خوای
همون لحظه نداریش
یه زمانی بهش می رسی
که دیگه برات مهم نیست!
«دیوید سالینجر»

NINJA
NINJA
۱۳۹۳/۰۳/۳۰

می شوی با من عجین، حتی از این هم بیش تر

می شوی حتی "خودم"، حتی ز "خود" هم، خویش تر

هرچه دنیا می تواند بعد از این زخمم زند

زخم دنیا "زهر عقرب"، خنده ات هم نیشتر

بعد از این تنها تو را، چشمم تماشا می کند

می شود چشمان من حتی از این درویش تر

من فقط افسوس این را می خورم که چرا

آشنا با من نبودی از زمانی پیش تر؟

عاشقی را ما به شکل دیگری معنا کنیم

"عقل" و "دل" همراه با هم، مصلحت اندیش تر

گرچه عشقی این چنین را بر نمی تابد جهان

من شنیدم: هرکه بامش بیش، برفش بیش تر

NINJA
NINJA
۱۳۹۳/۰۳/۳۰

ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی

تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانی

بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را

آنچنان برافشانم، کز طلب خجل مانی

بی‌وفا نگار من، می‌کند به کار من

خنده‌های زیر لب، عشوه‌های پنهانی

دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم

در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟

ما ز دوست غیر از دوست، مقصدی نمی‌خواهیم

حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی

رسم و عادت رندیست، از رسوم بگذشتن

آستین این ژنده، می‌کند گریبانی

زاهدی به میخانه، سرخ روز می‌دیدم

گفتمش: مبارک باد بر تو این مسلمانی

زلف و کاکل او را چون به یاد می‌آرم

می‌نهم پریشانی بر سر پریشانی

خانهٔ دل ما را از کرم، عمارت کن!

پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی

ما سیه گلیمان را جز بلا نمی‌شاید

بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی