دیوار کاربران


KinGaMiR
KinGaMiR
۱۳۹۲/۰۳/۲۵




+5+



○•shadow•○
○•shadow•○
۱۳۹۲/۰۳/۲۲

بزار لایکو

http://www.hamkhone.ir/member/486/blog/view/28184/

nazaninparsik
nazaninparsik
۱۳۹۲/۰۳/۱۸

اسب ها درشکه را کشیده اند؛ولی انعام را درشکه چی گرفته است! به چشمان اسب چشم بندزده و بردهانش پوزه بند؛تا کم ببیند وحرف نزند! چه آشناست زندگی درشکه چی و اسبهایش...

راميـن
راميـن
۱۳۹۲/۰۳/۱۷

آفرینش بر مدار عشق بود

مصطفی آیینه‌دار عشق بود

میم او شد مرکز پرگار عشق

بر تجلی بر سر بازار عشق

تا قلم بر حلقه‌ی صادش رسید

شد الم نشرح لک صدرک پدید

طا طریق عشق بازی را نوشت

تا فروغ سر فرازی را نوشت

یا یقین عشق بازان را نگاشت

خلق عالم بیش از این یارا نداشت

دست حق تا خشت آدم را نهاد

بر زبانش نام خاتم را نهاد

نام احمد نام جمله انبیاست
چون که صد آمد نود هم پیش ماست

از مناره پنج نوبت پر خروش

نام احمد با علی آید به گوش

روز و شب گویم به‌آوای جلی

اکفیانی یا محمد یا علی!

عيد مبعث مبارك

jo0jo0
jo0jo0
۱۳۹۲/۰۳/۱۳

hey Cab
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

melody
melody
۱۳۹۲/۰۳/۱۱

نسلـی هستــیـم ،
که روزهــا میخــوابیــم..
و شبــهـا بیـــــداریـــم !
چــون..
تــاریـکی شب ، بـــرامــون..
قــابــل تحمـّـل تــر از “تـــاریــکی” روزهــامــونــه !

shahbaz86
shahbaz86
۱۳۹۲/۰۳/۱۱

http://www.hamkhone.ir/member/2624/blog/view/24903/

بلاگ جدید

برنامه مفرحی به نام" مناظره"

خدا بهمون رحم کنه

mohsen2012
mohsen2012
۱۳۹۲/۰۳/۰۸

اشتباه می‌کنند بعضی‌ها
که اشتباه نمی‌کنند!

باید راه افتاد !

مثل رودها که بعضی به دریا می‌رسند ،
بعضی هم به دریا نمی‌رسند ...

رفتن ، هیچ ربطی به رسیدن ندارد !

________________________

Rasoul
Rasoul
۱۳۹۲/۰۳/۰۸

حــواسمــون بــاشـه...

دل آدما...!!

شیشـه نیست که روی آن...!!

هــــــا کنیم...!!

بعد با انگـــشت قـــ♥ ـلب بکشیم و...!!

وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم...!!

و کیـــــف کنیم...!!

رو شیشه نـــازک دل آدمـــا...!

اگـــه قلبــــــ♥ ـــی کشیدی...!!

باید مــــــــردونـه پـــــــاش وایســــتی.

´´´´´´´´´´¶¶
´´´´´´´´´¶¶¶
¶¶¶´´´´´¶¶´¶
´¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶
´´´¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶
´´´´´¶¶´+5´´´´¶¶¶¶
´´´´¶¶´´´´´¶¶¶
´´´¶¶´¶¶¶¶´´¶
´´¶¶¶¶¶´´¶¶´¶
´¶¶´´´´´´´´¶¶¶
´´´´´´´´´´´´¶¶

(:
(:
۱۳۹۲/۰۳/۰۸

اولین روز دبستان بازگرد

شادی آن روزهایم بازگرد

بازگرد ای خاطرات کودکی

بر سوار اسب های چوبکی

درس های سال اول ساده بود

آب را بابا به سارا داده بود

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود

جمع بودن بود و تفریقی نبود

+ + + + +